بهگزارش سفرنیوز، ابراهیم خدایی معاون وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش کشور، امروز شنبه 26 فروردین 96، در نخستین همایش ملی «کاربرد روشهای آماری در پژوهشهای باستانشناسی ایران»، وضعیت نابسامان اشتغال در رشتههایی مانند باستانشناسی را عامل بیرغبتی افراد به انتخاب این رشته عنوان کرد و گفت: «کاهش تعداد متقاضیان از یک سو و افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاهها از سوی دیگر باعث کاهش کیفیت ورودیها در بسیاری از رشتههای دانشگاهی شده است.»
خدایی، با اشاره به «اقتصاد مقاومتی: تولید و اشتغال»، اظهار کرد: «یکی از موضوعات مطرحشده در وزارت علوم مقاومسازی اقتصاد بوده که برنامه راهبردی آن هم ارائه شده است.»
معاون وزیر علوم در ادامه، با اشاره به مشابهت رشته باستانشناسی و آمار، افزود: «رشته آمار را پیش از همه قماربازها بهوجود آوردند و سپس این رشته بهصورت کاربردی و علمی درآمد. باستانشناسی هم در ابتدا موردتوجه گنجیابها بود و در اواخر قرن 18 بهعنوان رشتهای علمی مطرح شد.»
خدایی باستانشناسی را ترکیبی از کل رشتههای دانشگاهی عنوان کرد و گفت: «باستانشناسی بهمعنای کلی بهعنوان یک میانرشته مطلق است و میتوان گفت این رشته چشمانداز منحصربهفردی از گذشته انسان نشان میدهد.»
او افزود: «باستانشناسی رشتهای است که در همه ابعاد زمانی و مکانی به گذشته انسان میپردازد.»
رئیس سازمان سنجش آموزش کشور در ادامه، با اشاره به ورود 3208 دانشجوی باستانشناسی در سال 95، به تحلیل کمّی و کیفی از وضعیت رشته باستانشناسی در نظام دانشگاهی ایران پرداخت و گفت: «در سال 1314، یک سال بعد از تأسیس دانشگاه تهران، رشته باستانشناسی در دانشکده ادبیات بهوجود آمد و در دهه 70 دکترای این رشته طراحی شد.»
او به خطری کلی در بحث پذیرش دانشجو، که در دو سه سال اخیر تشدید شده، اشاره کرد و افزود: «سال گذشته حدود 870هزار نفر در کنکور شرکت کرده بودند که حدود 520هزار نفر آنها در رشته تجربی بودند؛ امسال این امر تشدید شد و از حدود 900هزار شرکتکننده حدود 580هزار نفر در کنکور رشته تجربی شرکت کردند؛ بهعبارت دیگر، 65درصد داوطلبان کنکور در گروه تجربی هستند.»
بهگفته خدایی، تعداد متقاضیان ورود به دانشگاهها در گروه ریاضی از 170هزار به 140هزار نفر در سال جاری کاهش پیدا کرد؛ این در حالی است که موتور توسعه کشور در رشتههای ریاضی و فنی است.
او با اشاره به کاهش شرکتکنندهها در همه رشتههای تخصصی موردنیاز کشور گفت: «این در حالی است که ظرفیت پذیرش رشتهها درحال افزایش است؛ بنابراین وقتی رقابت کاهش پیدا میکند، کیفیت ورودیها هم کم میشود.»
معاون وزیر علوم، با اشاره به اینکه اغلب قویترین افراد جذب رشتههای پُرمتقاضی و پُرطرفدار میشوند، گفت: «در رشتههایی مانند باستانشناسی متقاضی کمتری وجود دارد؛ بنابراین رقابت زیاد نیست، که این امر باعث کاهش کیفیت ورودیها در این رشتهها میشود.»
او تأکید کرد: «در باستانشناسی و رشتههای مشابه باید حوزههای کاربردی بهصورت جدی وارد شوند؛ درحالحاضر یکی از دغدغههای جدی فارغالتحصیلان اشتغال است و اگر سازمان میراثفرهنگی و پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در زمینه اشتغال برنامهریزی کنند، بهطور برجستهای استقبال از رشته باستانشناسی و کیفیت ورودیها در این رشته افزایش پیدا خواهد کرد.»
رئیس سازمان سنجش کشور، با اشاره به کاربرد رشته آمار در باستانشناسی، گفت: «یکی از وظایف متخصصهای آمار این است که با طراحی نرمافزارها و سایر روشها به کاربردی شدن این رشته در پژوهشهای رشتههایی مانند باستانشناسی کمک کنند.»
بیرغبتی نخبهها به مباحث علوم انسانی
سیدمهدی موسویکوهپر، رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران، در ادامه این همایش، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری را چشم و مغز متفکر سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برشمرد و بر ضرورت تعامل بین پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با گروههای آموزشی در دانشگاهها تأکید کرد.
او با اشاره به معضل اشتغال گفت: «امسال در گروه باستانشناسی دانشگاه تربیتمدرس 20 نفر معرفی شدند و بهرغم ظرفیت 5نفره، متأسفانه یک نفر هم از بین ایشان شرایط لازم را برای پذیرش در این دوره نداشت.»
موسویکوهپر، با ابراز تأسف از فرار مغزها، گفت: «بیشتر افرادی که در رشتههای فنی و تجربی درس میخوانند تعلق و دلبستگی به این آبوخاک ندارند و فرهنگ خود را نمیشناسند.»
رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران یکی از قدمهای مثبت بنیاد ملی نخبگان را برگزاری بازدیدهایی از محوطههای باستانی برای آشنایی نخبگان با ایران و فرهنگ بومی خود عنوان کرد و گفت: «ما در این زمینه به یک سیاستگذاری کلان نیاز داریم.»
موسویکوهپر، با ابراز تأسف از بیتوجهی مدارس غیرانتفاعی ــ بهویژه در رشتههای تجربی و ریاضی ــ به دروسی مانند تاریخ گفت: «کشوری با غنای عظیم فرهنگی مانند ایران در حوزه میراثفرهنگی جای کار بسیار دارد، اما به آن توجه نمیشود؛ برای مثال، دانستههای ما از دوره ساسانی حدود 10درصد است و متأسفانه ما کاوش و بررسی را در این زمینه رها کردهایم، اما سایر کشورها سالهاست به بررسی و کاوش شهرهای تاریخی خود پرداختهاند.»
او از معاون توسعه آموزشیفرهنگی سازمان برنامهوبودجه خواست اعتبار ویژهای برای پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری اختصاص داده شود تا فارغالتحصیلان رشته باستانشناسی بتوانند در زمینه تحصیلی خود بهکار مشغول شوند و بخشی از کارها از دوش سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برداشته شود.
رئیس انجمن باستانشناسی ایران افزود: «اگر بتوانیم کاوشهای علمی در شهرهای تاریخی مانند جندیشاپور و بیشاپور انجام دهیم، هر کدام میتوانند به مرکز عظیم گردشگری و درآمدزایی تبدیل شوند.»
بهگفته موسویکوهپر، حدود 3هزار شرکت دانشبنیان در کشور وجود دارد، اما حتی یکی از این شرکتها در حوزه میراثفرهنگی فعال نیستند؛ درصورتیکه عظیمترین ظرفیت اشتغالزایی و درآمدزایی در این بخش وجود دارد.
ضرورت تعامل آمارگران و باستانشناسان
کاظم محمد، رئیس انجمن علمی آمار زیستی ایران، نیز با اشاره به بینهایت بودن مفهوم خدا، سایر مفاهیم را نسبی دانست و گفت: «روشهای آماری در همه علوم کاربرد دارد و احتمالات در همه زمینهها بهکمک متخصصها میآید.»
او افزود: «متخصصها در بسیاری از علوم بهدلایل مختلف نمیتوانند از روش تجربه به رابطه علتومعلولی برسند و باید با کمک مشاهدات به بررسی بپردازند؛ اما مشاهدات همواره با خطا همراه بوده و علم آمار در این وضعیت بسیار کمککننده خواهد بود.»
رئیس انجمن علمی آمار زیستی ایران خاطرنشان کرد: «باستانشناسی میتواند بهصورت گذشتهنگر از آمار استفاده کند.»
او با اشاره به تعدد روشهای آماری، به کاربرد این روشها اشاره کرد و گفت: «در باستانشناسی مجموعهای از اطلاعات وجود دارد و باستانشناس باید بهکمک این اطلاعات به پرسشهای خود پاسخ دهد که بر این اساس، تعامل و همکاری گروه آماری با گروه باستانشناسی بسیار مؤثر خواهد بود.»
محمد، با اشاره به مشکل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها اعم از باستانشناسها، گفت: «باید باستانشناسی را اقتصادی کنیم و جذبه آن را افزایش دهیم تا مردم به آثار باستانی خود علاقهمند شوند و از آن حمایت کنند؛ در این زمینه بهره بردن از صداوسیما و چهرههای مشهور بسیار مؤثر خواهد بود.»
او با بیان اینکه دستگاههای خدماتی مانع تولیدند و باید در این زمینه علتیابی شود گفت: «باید پرداختها و تعهدات تولیدکنندهها شفاف و روشن باشد، وگرنه افراد تمایلی به فعالیت در زمینه تولید نخواهند داشت.»
استفاده از شاخصها در حوزه باستانشناسی ضروری است
محمدرضا واعظمهدوی، معاون توسعه آموزشیفرهنگی سازمان برنامهوبودجه، نیز با اشاره به اهمیت شاخصها در آمار و برنامهریزی و کاهش شاخص فلاکت به 21.4 در سال گذشته، استفاده از شاخصها را در حوزه باستانشناسی امری ضروری دانست و تصریح کرد: «آیندهنگری تا حدود زیادی به مبحث آمار بستگی دارد.»
واعظمهدوی در ادامه از نگرش بودجهای کشور جمعبندیای ارائه کرد و گفت: «منابع عمومی دولت در سال 92، 210هزارمیلیارد تومان بوده که با رشد 52درصدی به 320هزارمیلیارد تومان افزایش پیدا کرده؛ این رشد در حوزه رفاه اجتماعی از 37هزار و 400میلیارد تومان، با 93.5درصد رشد، به 71هزار و 400 تومان رسیده است.»
معاون توسعه آموزشیفرهنگی سازمان برنامهوبودجه افزود: «حوزه آموزش و تحقیقات بیش از 116درصد و دفاعوامنیت 128درصد رشد داشتهاند. روش استفاده از آمار به تفکیک مفاهیم پایهای مربوط است. اولین مفهوم ”داده“ است و هر کدام از دادههای آماری با روش خاصی بهدست میآیند.»
او با بیان اینکه در مرحله بعدی دادهها باید به شاخصهایی مرتبط با اهداف برنامه تبدیل شوند گفت: «در حوزه باستانشناسی باید از شاخصها و اندکسهای مهم استفاده کنیم.»
واعظمهدوی، با اشاره به اهمیت آزمونهای آماری، گفت: «در حوزه برنامهریزی، نیاز به تبیین وضع موجود است و باید در قالب دادهها و شاخصها و اندکسهای موجود، تصویری از وضع موجود تعیین کنیم؛ چراکه بهدست آوردن تصویر واقعی فقط در گرو وجود شاخصها و دادههای درست است.»
او تأکید کرد: «اگر بخواهیم تصمیمات ما شواهدمحور و براساس آمار باشد، باید اطلاعات دقیق داشته باشیم و نظام آماری باید به ما در گزارش عملکرد و نظارت بر گذشته کمک کند.»
معاون توسعه آموزشیفرهنگی سازمان برنامهوبودجه، با اشاره به دو مبحث منابع و مصارف در بودجه، ساختار بودجهای کشور را بیمار توصیف کرد و گفت: «نبودِ تعادل درآمد و هزینه مشکل اجرایی ماست. 159هزارمیلیارد تومان درآمد در برابر 236هزارمیلیارد تومان هزینه نشان میدهد که 70هزارمیلیارد تومان کسری واقعی داریم.»
او کلید حل این مشکل را افزایش درآمد یا مالیات دانست و گفت: «40درصد از بدنه اقتصاد ایران ازجمله بخش کشاورزی از مالیات معاف هستند.»
واعظمهدوی درباره شاخص فلاکت هم تصریح کرد: «در سال 1384 و 1385، این شاخص 24.9 و 28.9 بود و در سال 1387 تا 1389 کمی کاهش پیدا کرد و در سال 1390 به 43.33 و 45، در سال 93 به 26 و در سال 94 به 22.9 و در سال 95 به 21.4 رسیده است.»