به گزارش سفرنیوز، محمد رضا خراسانی- گردشگری، نه خوشگذرانی است و نه عیاشی، مطمئن باشید کسی هم برای "پلشت بازی" به مشهد نمی آید. اینجا هر کس بیاید در سر هوای رضا دارد.گردشگر در این شهر هم با پسوند مذهبی تعریف می شود که یکی از شاخه های مهم گردشگری است. آدم تعجب می کند چرا برخی ها تیغ کلام از نیام زبان بر می کشند و به چپ و راست می تازند و تامل نمی کنند وقتی چنین پرده دار می زند همه را دگر کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند. اینجا مشهد است، بله ، شهر امام رضا ست اما کیست که سفر و اسم امروزین آن گردشگری را در شمار اعمال مورد تاکید امام ندیده باشد؟ اصلا سفر متعلق به امام رضاست . در (مستدرك، ج ۸، ص ۱۳۴) در آداب سفر چنین آمده است كه ؛
وَ مِن دُعاءِ السَّفَرِ (التَّوَسُّلُ بِالاِمامِ عليِبنِ موسيالرضا عليهالسلام وَ تَقول: «اللّهُمَّ اِنّي أسألُكَ بِحَقِّ وَليِّكَ عَليّبنِ موسيالرِّضا عليهالسلام اِلاّ ما سَلَّمتَني بِه في جَميعِ اَسفاري في البَراري وَالبِحارِ وَ الجِبالِ وَالقِفارِ والأودِيَةِ والغِياضِ مِن جَميعِ ما اَخافُهُ و اَحذَرُهُ اِنَّكَ رَؤفٌ رَحيم» و تاکید شده است به حضرت عليبنموسيالرضا عليه السلام توسل بجوييد كه سفر تعلق به امام رضا عليهالسلام دارد. در فرازی دیگر نیز در باره آداب سفر از امام رضا (ع) می خوانیم؛
ثلاثٌ مِن المُرُوَّةِ في السَّفرِ: بَذلُ الزّادِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ المِزاحُ في غَيرِ المَعاصي.
سه خصلت در سفر نشانة مروّت و جوانمردي است: توشه و ساز و برگ خود را در اختيار همسفران قرار دادن، اخلاق و رفتار خوش داشتن و مزاح و شوخيهاي خالي از گناه. (خصال، ج ۱، ص ۱۵۷).
خب روشن است وقتی به آداب سفر توجه می شود، خود سفر نیز مورد تایید است. برای دریافت احادیث پیشوایان معصوم در باره سفر و گردشگری ، حتی لازم نیست اوراق کتاب ها را خط به خط مرور کنید بلکه ابزاری است به اسم رایانه و اینترنت و موتور های جستجوگری که می توانند در کسری از زمان ، ده ها حدیث و آیه در اختیار تان بگذارند تا بخوانید و ببینید، سفر و گردشگری نه تنها عیاشی نیست که می توان آن را صنعتی دینی و مذهبی هم شمرد. صنعتی که می تواند در اقتصاد مقاومتی جایگاه ویژه داشته باشد و در داد و ستد معرفتی با جهان ، فرصتی مناسب در اختیار انقلاب اسلامی بگذارد تا بی واسطه، پیام حق خود را به جهان برساند و با توجه به تعالی فرهنگی خود، به تولید پیام بپردازد و در جایگاه پیام فرست، به توسعه معارف الهی بپردازد. مشهد هم با توجه به حرم مطهر و ظرفیت بی بدیل فرهنگ رضوی و برخورداری از حوزه علمیه ای دیرپا و عالمانی سترگ و دانشگاه هایی در خور احترام و صاحب برند و دانشمندانی فرهیخته باید نقش خود را در اعتلای فرهنگ ایران اسلامی و تمدن سازی انقلاب اسلامی ایفا کند و این می طلبد آغوش مشهد به روی گردشگران باز باشد و به قول ابوالحسن خرقانی، حتی از ایمان شان هم نپرسد که هر کس در درگاه الهی به جان ارزد البته بر مشهد امام کریمان به میهمان ارزد.من به عنوان یک شهروند عادی تعجب می کنم وقتی برخی ها چنین مارا و فرهنگ و تمدن ما را سست می پندارند که گمان می کنند با وزش اندک بادی، ارکان باور ها مان در هم می ریزد. اگر به واقع ما این قدر ضعیفیم پس این همه سال چه کردند آنانی که متولی فرهنگ و تربیت مردم بودند؟ اگر چنینیم که در برابر هر چیز خود را می بازیم پس این هزینه های هنگفت از بیت المال برای عرصه فرهنگی چیست که می پردازیم؟ بگذریم، اما این را بگوئیم که گردشگری ، هزار در هزار فرسنگ با عیاشی فاصله دارد. هرکس اهل عیاشی باشد خانه و کنج دنج خود را رها نمی کند و در برابر هزار نگاه جستجوگر به مشهد بیاید و خود را به خطر اندازد. کسی که به این دیار می آید، دلی دارد که با ضریح گره خورده است. حتی افراد بی موالت هم وقتی به مشهد می آیند شرط ادب را رعایت می کنند و مبادی آدابی می شوند که ما اسمش را ارزش می گذاریم. بگذریم از اینکه اگر فاسق ترین مردم هم به مشهد بیایند نباید صدای کسی به اعتراض بلند شود که معمولا افراد بیمار به بیمارستان و محضر طبیب می روند و چه طبیبی بالاتر از امام رضا که هم شفا می بخشد و هم شفاعت می کند؟ کسی که نخواهد افراد بیمار را ببیند و ناله هاشان را بشنود ، کنار بیمارستان خانه بنا نمی کند.کسی که خانه اش را به بیمارستان می چسباند باید از جنس طبیبان باشد که جان می دهند تا کسی نمیرد. حرم هم دارالشفا و دارالقرار به پناه آمدگان است. هرکس نگاه طبیبانه ندارد باید دیده به زلال سقاخانه بشوید و نگاه طبیبانه کند....