به گزارش سفرنیوز، غلامرضا بنی اسدی- شناخت، مثل چراغ است که اگر نباشد و فضا تاریک بماند، آنچه برداشت و بیان شود در باره موضوعات حد اکثر همان ما جرای فیل و تاریکی جناب مولوی خواهد بود و حس لامسه مردمان که یکی ستون می یافت و دیگری لوله و دیگری تناب و دیگری باد بزن!
هرکس به فراخور دستش که می رسید چیزی می یافت حال آنکه تازه اگر درست تشخیص می داد ، بخشی از واقعیت بود و نه همه آن. فیل به تمامه زمانی باورپذیر شد که دیدنی گشت در پرتو نوری که افشانده شد و به قوه باصره دیدند آنچه بود. یکی از مشکلات مهم در هر حوزه کامل ندیدن مسائل است و به جایگزینی فرستادن قوه ای به جای قوه دیگر. خب وقتی قوه لامسه به جای قوه باصره بنشیند ماجرا همین می شود اما اگر هر چیز سر جای خود باشد حکایت فرق خواهد کرد. در ماجرای گردشگری و حرف هایی که قبل ها گفته می شد و دریافت هایی که برخی افراد داشتند و هنوز هم اندکی دارند، قصه همین است. چون با قوه لامسه دریافت داشتند و این دریافت را هم دیده انگاشته اند و بیان کردند و گاه تکلیف گرایانه هم به تقابل برخاستند حال آنکه اصل ماجرا چیزی است که فقط باچشم و از همه زوایا باید دید تا درک کاملی از ماجرا داشت. درک کامل قطعا مخالف ظرفیت گردشگری را نه تنها به موافق که به مبلغ تبدیل می کند...این کلمات زمانی در ذهنم نقش بست که سخنان سعید شیرکوند ، معاون سرمایه گذاری و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، را خواندم که در ششمین جلسه کارگروه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین گریزی به برداشت برخی ها در گذشته نه چندان دور داشت و گفت: در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی باوری در جامعه شکل گرفت که گردشگری را در ذات خود به عنوان پدیدهای فرهنگ گریز، ارزش ستیز و در مغایرت با هنجارهای اجتماعی به شمارمیآورد و به همین دلیل جزء صنعت نبوده و به آن توجه نشده است. که اگر مورد غفلت واقع نمیشد، در حال حاضر سهم بزرگی از گردشگری دنیا متعلق به کشور ما بود....بله، اگر این نگاه همان زمان اصلاح می شد ما می توانستیم به بهره چند سویه از گردشگری برسیم، هم با ارتقای آن به جایگاه صنعت، بستر شکوفایی اقتصادی کشور خود را فراهم کنیم و هم قدمی بلند در راستای پیام رسانی انقلاب برداریم چه بر خلاف پندار برخی ها که ما را در جایگاه تاثیر پذیری ذلیلانه می پندارند و برای نجات ما؟! از در معرض افکار بیگانه ، نسخه ایزولاسیون می نویسند، ما به مدد فرهنگ دینی ارزشمند و انسان ساز خویش، به لطف فرهنگ ملی چندین هزار ساله خود. به پشتوانه انقلاب پر رونق خود و با توان نسل باسواد و پرشور خود می توانستیم چندین و چند برابر اثر پذیری، اثرگذار باشیم. از تعامل و مباحثه، کسانی باید بترسند که دست خالی و زبان الکن دارند و ذخیره معرفتی و خزانه فرهنگی فقیری دارند نه ما که در این حوزه ها ، از برخورداران جهانی هستیم. بگذریم، سال ها با آن نگاه گذشت و عقب ماندگی هایی بر جاماند اما ما هستیم و باید راه نرفته را پرشتاب طی کنیم تا به جایگاه بایسته برسیم. در این رهگذار هم باید قدم های اساسی برداشته شود که از آن میان باز می توان به سخنان شیرکوند بازگشت که با تاکید بر رعایت الزامات توسعه و رونق گردشگری در دستگاههای اجرایی تصریح کرد: سازمان میراث فرهنگی به عنوان دستگاه متولی احیاء و رونق این صنعت باید به صورت جدی پیگیر مسائل مربوط به گردشگری به ویژه سرمایه گذاران این حوزه باشد و هیچ سرمایهگذاری نباید از روند کاری این سازمان گلهمند باشد . او بحث را به استان ها هم کشاند
او ابراز داشت: استانداری باید به عنوان عالیترین سطح اجرایی و تصمیمگیری استان دستگاههای زیر مجموعه به ویژه شهرداریها و بخشداریها را برای صدور استعلامات و موافقت اصولیها هماهنگ نماید به طوری که هیچ سرمایه گذاری در پیچ و خم مشکلات اداری گرفتار نشود ...بله راه نرفته را امروز با آسان سازی سرمایه گذاری و ریل گذاری درست مسیر توسعه باید پیمود و از هر اثر باستانی، باید ظرفیتی ساخت که چون سرباز در خدمت سرفرازی جمهوری اسلامی باشد. برای این همه باید چراغ را روشن کرد تا همگان بتوانند همه جانبه و درست ببینند تا جانشینی قوه لامسه به جای باصره، ما را با مشکل شناخت مواجه نکند.