به گزارش سفر نیوز، سال گذشته تخریب نقش برجسته تنگ چوگان درکازرون واکنشهای بسیاری را بهدنبال داشت. بهگونهای که دوستداران و کارشناسان میراثفرهنگی نظرات مختلفی در رابطه با چگونگی تخریب و عاملان آن مطرح کردند. ایندرحالی است که ساعتی پیش دادستان کازرون اعلام کرد که تخریبگر گرز بهرام دستگیر شده و هدف آن صرفا سرقت و دستیابی به گنج بوده است.
آذرماه سال گذشته بخشی از نفیسترین نقش برجسته های موجود در مجموعه ساسانی تنگ چوگان در شهرستان کازرون بر اثر اصابت شکسته شد. و پس از آن نقش برجستههای بسیاری مورد حمله سارقان قرار گرفتند. با این حال سارقان نقش برجسته تنگ چوگان تنها به تخریب گرز بهرام اعتراف کرده و درخصوص تخریب نقش برجستههای ساسانی دیگر اظهار بیاطلاعی کردهاند.
«نصرالله ایزدیخواه» دادستان کازرون در رابطه با دستگیری سارقان گرز بهرام میگوید: «دو نفر از تخریبگران گرز بهرام توسط وزارت اطلاعات و پیگیری دادستانی کازرون دستگیر شدند.»
بهگفته ایزدی خواه، بازجوییهایی که از این افراد بهعمل آمد مشخص شد که هدف سارقان تنها دستیابی به گنج بودهاست.
این افراد که از ساکنان شهرستان کازرون محسوب میشوند تصور میکردند که گرز بهرام بهدلیل وجود برجستگی از گنج برخوردار بوده اما پس از تخریب متوجه میشوند که گنجی وجود نداشته است.
ایزدیخواه در ادامه میافزاید: «نقش برجسته تنگ چوگان در تاریخ 15/9/90 تخریب شد. بهگونهای که با جلساتی که پس از آن دادستانی کازرون با حراست اداره میراثفرهنگی استان داشت و همچنین پیگیری وزارت اطلاعات شهریور ماه امسال نفر اول شناسایی و پس از بازجویی نیز نفر دوم در 29/7/91 دستگیر شد.»
وی تاکید کرد که دادستانی کازرون درحالحاضر مصرانه پیگیر تخریبگران دیگر آثاری است که این اواخر در شهرستان کازرون مورد سرقت و تخریب قرار گرفتهاند.
اما محسن عباسپور فعال میراثفرهنگی شهرستان کازرون نیز در این رابطه میگوید: «از بهمن سال گذشته که بحث تخریب نقش بهرام پیش آمد حدس و گمانهای بسیاری درخصوص علتیابی تخریبها بوجود آمد اما هماکنون با شناسایی این افراد بسیار راحتتر میتوان دررابطه با علل تخریبها صحبت کرد.»
وی معتقد است: «مسئله ای که بسیار حائز اهمیت است، اینست که هنوز میراثفرهنگی بهدرستی برای عموم مردم شناخته شده نیست. چنانچه در قرن 21 شاهد این هستیم که بسیاری از مردم با خیال واهی گنج به میراث ملی نگاه میکنند. درواقع برجسته ترین درسی که از این ماجرا میتوان گرفت اینست که میراث فرهنگی باید به دنبال ادبیات تازه برای تعامل با قشرهای پایین اجتماع باشد تا دیگر شاهد آن نباشیم که به میراثملی به چشم گنج نگاه شود.»