به گزارش سفرنیوز، پايداري لازمه توسعه گردشگري است و اين ميسر نميشود مگر با حفظ محيط زيست، منفعت اقتصادي و ايجاد رابطه برنده- برنده بين جامعه ميزبان و مهمان. بنابراين براي هر جامعه بايد گردشگري منحصربه فرد همان مکان را براساس سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و طبيعي تعريف کرد.
گردشگري بعد از صنعت حمل و نقل و صنعت نفت از جمله صنايع درآمدزا محسوب ميشود که با توجه به مردمي بودن، قابليت گسترش و تمرکززدايي، از ظرفيت خوبي براي بهرهبرداري و توسعه برخوردار است. وفاداري استاد گردشگري در دانشگاه
APU ژاپن در
سخنان خود درباره «برنامهريزي توسعه گردشگري براي دستيابي به توسعه پايدار» که با مشارکت اين دانشگاه، در همايش دپارتمان گردشگري و هتلداري دفتر مطالعات دانشگاه شريف برگزار شد، به اين موضوع معتقد است
.
وي انگيزه اين طرح را در ژاپن توسعه مناطق روستايي و ايجاد شغل دانست اما شرط دوام آن را توسعه پايدار دانست.
وفاداري گفت: در مناطق روستايي کشور ژاپن به دليل افزايش جمعيت پير و طبقه مسن، روستاها در معرض نابودي قرار دارند که همين سبب از بين رفتن فرهنگ زندگي روستايي ميشود. اما ژاپن تصميم گرفت تا با توسعه پايدار و صنعت توريسم باعث احياي مناطق روستايي شود. اين احيا و پايداري با شرايطي قابل دستيابي است؛ نفع اقتصادي يکي از شروط است، زيرا تا درآمدزايي نداشته باشد، انگيزه کار نخواهد بود.
وي افزود: شرط دوم پايداري، کاهش اثرات منفي بر جامعه، طبيعت و منابع طبيعي، فرهنگي يا اجتماعي است. و شرط سوم، ايجاد تعادل بين جامعه ميزبان و مهمان و برقراري ارتباط برنده- برنده بين اين دوگروه است. با رعايت اين سه شرط در صنعت با توجه به تعريف سازمان جهاني جهانگردي، توريسم پايدار شکل خواهد گرفت.
اين استاد دانشگاه گفت: توريسم نتايج مستقيم و غيرمستقيمي براي جامعه روستايي دربر دارد؛ توسعه زيرساختها مانند راهسازي يا مرکز اقامتي نتيجه غيرمستقيم و پولي که همراه دارد، نتيجه مستقيم اين امر است. همين طور اکوتوريسم مردم منطقه را به محيط و ساير داشتههاي خود حساس ميکند. وقتي ديگران به داشتههاي آن منطقه علاقه نشان ميدهند، آنها نيز بيشتر قدر ميدانند. همچنين حساسيت اين جامعه نسبت به سياستهاي محلي و محيط خود را افزايش ميدهد. بنابراين توريسم به نحوي از فرهنگ و محيط زيست حمايت ميکند و آگاهيدهنده است و تجربه مثبتي براي مهمان و ميزبان نيز ايجاد ميکند.
اما لزوم آشنايي توريستها با کشاورزي در ژاپن از آنجا شکل گرفت که بچهها نميدانستند چيپس از سيبزميني است که کاشته ميشود و فکر ميکردند مستقيم از کارخانه ميآيد. بنابراين مدارس موظف شدند باغ سبزيجات در مدرسه درست کنند و بعد از آن يک برنامه 5 ساله آزمايشي نيز براي بردن اجباري بچهها به مزرعه تدوين شد که اينک براي تمام مدارس اجرا ميشود.
وفاداري گفت: چند درصد ميدانند فرهنگ يک خانواده روستايي چيست؟ در شرايطي که هر سال حدود 1000 روستا ناپديد ميشود و اين يعني فرهنگ از بين ميرود. به عنوان مثال اگر در روستا قنات داريم که نشانه تعامل و سازگاري انسان و طبيعت است، با از بين رفتن روستا، قنات، کشاورزي و فرهنگ ناشي از آن نابود ميشود.
وي از دلايل ديگر توريسم کشاورزي به جنبههاي روحي اشاره کرد: گاهي افراد از نظر روحي و رواني نياز دارند در مزرعه باشند، هتل 5 ستاره نميخواهند. همچنين ميتوان از صنايع مرتبط با اکوتوريسم مانند باغداري بهرهبرداري کرده و از اکوسيستم محافظت کرد. به جاي محصول، درختان را به توريست ميفروشند که خودش ميوه را ميچيند. در مزرعه مواد لبني. شيوه زندگي و طريق توليد مواد غذايي را ياد ميدهد و اين کار جنبه درماني دارد.
يک مثال ديگر توريسم کشاورزي: نشان دادن اين مورد است که روستا کاملاً خودکفا باشد يعني تمام خوراک و مايحتاج خود را از محصولات همان روستا به دست ميآورد. برنامههاي کوه، جنگل، درياچه، استراحت ذهني يا بدني يا فعاليتهاي ورزشي و بدني همه و همه در مناطق روستايي قابل اجرا هستند.
اين استاد دانشگاه تأکيد کرد: در کنار اجراي اين برنامهها بايد به تأثيرات اجتماعي، اقتصادي و محيط زيستي آن توجه کرد. توريسم کشاورزي توسعهآور است، کشاورز ميتواند اتاق اجاره دهد و درآمد کسب کند. شغل ايجاد ميکند زيرا کار کشاورزي فصلي است. اما بايد توجه داشت که کشاورزي در درجه اول قرار دارد و محل اقامت، خانه يک کشاورز است نه يک هتل در غير اين صورت توريسم آسيب ميرساند. يادمان باشد قرار نيست گردشگر بياوريم و کشاورزي را بگيريم بلکه کشاورزي بايد سربلندتر شود.
در بخش ديگري از سخنان خود وفاداري گفت: در بحث توسعه 3 فاکتور ديده ميشود، جامعه روستايي، توريسم و پايداري. وقتي اين سه عامل ترکيب شود، نتيجه مناسب يا معيشت پايدار عايد ميشود.
وي افزود: در وهله اول آنچه را در يک محيط هست، تقسيم ميکنند: سرمايههاي انساني، طبيعي، اقتصادي و اجتماعي. به عنوان مثال در روستاهاي ژاپن، افراد مسني ساکن هستند که توانايي فعاليت بدني سنگين ندارند اما در عوض با نحوه پخت غذاهاي سنتي آشنا هستند و داستانهاي کهن را ميدانند. در حالي که در ايران جمعيت نسبتاً جوان است و ميتوان روي فعاليتها سرمايهگذاري کرد.
مسأله ديگر ميزان امنيت و همين طور همکاري افراد جامعه با يکديگر است که از سرمايههاي اجتماعي محسوب ميشود.
اما در بحث توريسم، سرمايههاي سازماني نيز مطرح است، دسترسي روستايي به توريست از مسايل مهم است. اين خدمت و اين امکان بايد براي روستايي مهيا شود.
وفاداري ادامه داد: هر روستايي جاذبه گردشگري مختص خود را دارد و يا بايد داشته باشد. روستايي گياه منحصر به فردي دارد و روستاي ديگري از نحوه تهيه ذغال خاص براي مراسم چاي ژاپني به منظور جذب گردشگر استفاده ميکند يعني فرهنگ را حفظ کرده و به گردشگر ميفروشد. بنابراين بايد از تفاوت روستاها براي جذب گردشگر استفاده کرد.
در وهله بعد بايد جايگاه مقصد را معلوم کرد بدين معني که در ابتداي راه است يا شناخته شده است. زيرا در هر دو صورت نحوه معرفي تفاوت خواهد کرد. نحوه معرفي اصفهان که همه آن را ميشناسند با يک جاي جديد کاملاً متفاوت است.
در روند اجرا لازم است بررسي آسيبشناسي نيز انجام شده و خطرها را هم ديد. به عنوان مثال امکان آمدن بيماري همراه گردشگر هست و يا با بروز جنگ يا بلاي طبيعي، اين روند ورود گردشگر قطع خواهد شد. به علاوه لازم است بخشي از درآمد اين صنعت صرف حفظ محيط زيست شود.
وفاداري توصيه کرد: يک فرمول براي همه جا قابل اجرا نيست. اولويت با شناخت ظرفيت هر منطقه و يافتن فرمول خاص آن است. از پيامهاي بعدي اين امر نيز حفظ هويت، تفاوت در مقصد، سهيم بودن همه و تعيين ظرفيت محل است.
اين استاد دانشگاه به وضعيت جهاني توريسم کشاورزي اشاره کرد: توريسم کشاورزي مختص ژاپن نيست و اروپا در اين امر پيشتاز بوده، حدود 18 سال پيش در حومه لندن، آغاز شد. از فرهنگهاي کشاورزي موجود در کنار ميراث فرهنگي جهاني، ميراث کشاورزي جهاني شکل ميگيرد و به همين منظور با همکاري FAO و يونسکو قرار است اين سايتها مشخص شوند.
وفاداري درباره روند توسعه خاطرنشان ساخت: هميشه به مقامات بالا برميگرديم در حالي که توسعه از ابتداييترين سطح جامعه آغاز شده و آموزش لازم دارد. تکنيکي حاصل دانش و تجربه جامعه محلي است.