پايگاه اطلاع رسانی گردشگری سفر نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SAFARNEWS.COM


گردشگري يک بنگاه اقتصادي است يا يک مقوله فرهنگي
تاريخ خبر: يکشنبه، 10 مهر 1390 ساعت: 14:48

به گزارش سفرنیوز، اينکه گردشگري يک موضوع اقتصادي است يا يک مقوله فرهنگي، همواره در گردشگري ايران مورد بحث بوده است. نشستي با همين موضوع در حاشيه همايش گردشگري، چالش‌ها و راهبردها در دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد و ضرغام، قادري و وفادار به عنوان کارشناسان گردشگري به بيان نظرات خود پرداختند.

در همایش گردشگری چالش ها و راهبردهایی که از سوي دفتر مطالعات علمي دانشگاه شريف برگزار شد، نشستي با عنوان توسعه پايدار گردشگري تشکيل داد. که طي آن شرکت­کنندگان به بحث درباره تعريف گردشگري، توسعه پايدار و شاخص­هاي آن پرداختند و به پرسش مهمانان نيز پاسخ دادند.

حميد ضرغام عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي و دبير کميته علمي همايش گفت: گردشگري جنبه­هاي مختلف دارد و دوران جديدي است دريچه­ها­ي جديدي به روي ما باز کرده است. اگر صحبت از مزيت رقابتي بود در برنامه توسعه گردشگري به خصوص مزيت­هاي رقابتي است که اهميت پيدا کرده است. اگر تا پيش از اين در سازمان­ها تکيه بر سرمايه کالبدي و اقتصادي بود حالا نقش سرمايه اجتماعي­ مشهود است که در حقيقت مشخصات دوران ما را که دوران جهاني­سازي و فناوري اطلاعات است را آشکار مي­کند که بعضاً اثرات تعيين­کننده­اي بر برنامه­هاي توسعه گردشگري دارند.

يک در همين راستاي اين برررسي­ها جمع­بندي مختصري از چالش­هاي کليدي گردشگري تهيه کردم که مطمئنم که انديشمندان حاضر مسائل ديگري را باز خواهند کرد. اگر لازم شد صحبت­هايي مطرح مي­کنيم.

اکنون لازم است تا درک روشن­تري داشته باشيم از اين که گردشگران دوران ما چه توقعي دارند از توسعه گردشگري.

لازم است در نظر بگيريم که نسبت سني بالا رفته، الگوي سفر تغيير کرده و خدمات اطلاع­رساني نيز عوض شده است. ولي هنوز يک تحقيق قابل اعتمادي انجام نداده­ايم که بدانيم گردشگر چه توقعي دارد برنامه­هاي تعريف شده به درست تبعيت نمي­کند و ما در نقطه پيش­بيني شده براي گردشگر­مان نيستيم. به نظرم بايد نوعي کمپين تبليغاتي راه بياندازيم در عين انعکاس واقعيت­هاي منطقه­اي و بومي ايجاد کنيم. يک نياز است بسيار پردرآمد هم است غير از آن که جهت­دهي مي­کند به برنامه­هاي ما.

تکيه روي توسعه گردشگري بومي بسيار پراهميت است و مي­تواند کارساز باشد. تا حد زيادي کم توجهي شده يا خيلي بهاي درخوري داده نشده است. راهبردهاي جذب کارکنان در صنعت کارآمد نيست و بايد بازنگري شود. سرمايه­گذاري در زيرساخت­ها جدي بايد تلقي شود.

سيستم کارآمد و هم­پيوند حمل و نقل بايد به درستي در دستور کار قرار بگيرد و گردشگري و روش­هاي صحيح توسعه پايدار از مهم­ترين چالش­­هاي گردشگري هستند.

اسماعيل قادري عضو هيئت علمي دانشگاه علوم و تحقيقات گفت: اگر بخواهيم راجع به بحث گردشگري و مديريت بحث کنيم شايد ساعت­ها وقت لازم است تا چالش­هاي پيش رو را بررسي کنيم. در ايران يک سازمان متولي داريم که مسئوليت بخش گردشگري را به عهده دارد و بيش از 25 دستگاه دولتي و غيردولتي که به نوعي در گردشگري و توسعه گردشگري به نوعي درگير و تأثير گذارند . اما متولي و سياست­گذار اصلي گردشگري سازمان ميراث و گردشگري است. در نتيجه وقتي نگاه مي­کنيم به برنامه­هاي توسعه گردشگري دولت­هاي مختلف در ساليان دراز در زمينه توسعه در قالب برنامه­هاي توسعه 5 ساله، گرشگري دچار نوسان اساسي بوده گاهي يک بند و گاهي 2 تا 3 بند به گردشگري اختصاص داده شده اما واقعيت اين است که اين بندها يا مواد قانوني که به عنوان بندهاي توسعه در برنامه آمده خيلي وقت­ها کمکي به توسعه گردشگري نمي­کند اصلاً اينها برنامه نيست، بلکه مواد اجرايي است که دستگاه­ها بايد انجام بدهند و آن را به عنوان تکليف خودشان، اسمش را مي­گذارند برنامه و در مجلس تصويب مي­شود.

اما واقعاً اگر بخواهيم به دنبال توسعه گردشگري باشيم چه کار بايد انجام دهيم؟ چگونه بايد به اين قضيه نگاه کنيم؟ اعتقاد من اين است که ابتدا بايد مشخص شود گردشگري مي­خواهيم يا خير؟ آيا شرايط سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ساختار کل سيستم ما اجازه توسعه گردشگري را مي­دهد يا خير؟ اگر اين شرايط اين امکان را براي ما فراهم مي­کند، اگر دنبال گردشگري هستيم بايد جايگاهش را تعريف کنيم.

مشکل عمده که ما داريم، تعريف گردشگري در فرهنگ است. يعني يکي از معضلات ما اين است که گردشگري زيرمجموعه بخش فرهنگ است. چه زماني که زيرمجموعه وزارت ارشاد بود و چه بعد از آن. اين يک خطاي اوليه و بزرگ است که ما را به بيراهه مي­برد. اگر نگاهمان به گردشگري مانند دنيا يک نگاه اقتصادي باشد، درست مي­‌شود چون گردشگري يک بنگاه اقتصادي است و لازم است در جايگاه اقتصادي تعريف شود. وقتي نگاه اصلاح را کنيم و گردشگري را در بخش اقتصاد قرار بدهيم بعد تازه مسئوليت شروع مي­شود که گردشگري در اقتصاد کلان چه نقش و چه جايي دارد؟ از گردشگر چقدر درآمد مي­خواهيم؟ چه سهم از درآمد ناخالص داخلي را تشکيل مي­دهد براي رسيدن به اين مقدار که در برنامه تعريف مي­شود چه راهکار­هايي بايد پيش گرفته شود و چه ميزان و چه تعداد گردشگري بايد جذب شده و از کجا بايد جذب شود.

مهم­ترين نکته اين است که گردشگر چه مي­خواهد اين يک اصل است که گردشگري يک صنعت تقاضا محور است در حالي که نگاه ما عرضه­محور است. اين نگاه بايد تصحيح شود؛ بايد براساس نياز جهانگردان برنامه­ريزي کنيم. نه اين که يک چيزي براي خودمان طراحي کنيم و دنيا يک چيز ديگر از ما بخواهد. چيزي توليد کنيم که در دنيا تقاضايي ندارد. ما در اين راستا حرکت مي­کنيم يعني در بيراهه حرکت مي­کنيم دنيا يک چيزي مي­خواهد و ما برنامه­هاي ديگر داريم.

موضوع يا چالش ديگر گردشگري ما آن است که مديريت، علمي نيست. من ناچارم که بگويم ولي هدف خاصي يا منظور بُعد سياسي نيست ما کارشناس علمي هستيم که راجع به قضيايا بحث مي­کنيم. صنعتت جهانگردي در طول عمر حيات خود يک متخصص به عنوان مدير نديده است. اين کي معضل است و نگاه سياسيون کشور به گردشگري سياسي بوده است. در همه دولت­ها، به قبل از انقلاب کار نداريم ولي در دوره 30 ساله بعد از انقلاب آيا نبايد يک آدم متخصص را در رأس اين سيستم داشته باشيم که بتواند خوب مديريت کند. شجره­نامه و سوابق مديران محترم را ببينيم، همه آدم­هاي محترم و باسابقه اما در رشته­ي خودشان نه در رشته گردشگري. اين يک معضل اساسي است چون کسي که گردشگري را نمي­شناسد به تبع نمي­تواند مشکل را حل کند.

نکته ديگر اين که درست است که توسعه نيازمند پول و سرمايه است اما به نظر من توسعه، يک تغيير، تغيير فرهنگ و تغيير انديشه است و جوامع سنتي که قالب­هاي سنتي دارند به راحتي تغيير را نمي­پذيرند. ما در جامعه، در سيستم مديريتي در فرهنگ اجتماعي­مان اگر تغيير در فرهنگ و نگرش ايجاد نشود، توسعه اتفاق نخواهد افتاد. ما خيلي وقت­ها پول­هاي زيادي خرج مي­کنيم، نگاه کنيد چند منطقه نمونه گردشگري ساخته شد، قرار بود 70 منطقه نمونه گردشگري بسازيم، چه شد، 1320 منطقه ساخته شد که نتيجه­اي از آنها حاصل نشد، چون تغيير در ذهن و فکر ايجاد نشده، توسعه ايجاد نشد.

مسأله ديگر آن که موقعيت جغرافيايي ايران براي توسعه گردشگري خيلي مناسب نيست. تاريخ ايران را مطالعه کنيم و نگاه علمي داشته باشيم درمي­يابيم که توسعه بله اما اين که ما ترکيه يا مالزي بشويم يا به کشور فرانسه برسيم دلايل علمي و مستند دارم که کشور ما، کشور مناسب براي توسعه گردشگري نيست. براي آن که توسعه گردشگري در ايران اتفاق بيافتد نياز به اتفاقات عريض و طويل در منطقه داريم که در حيطه قدرت ما نيست.

وفاداري: بحث­هاي سياسي در تمام کشورهاي دنيا با توسعه توريسم عجين است، نمي­توان کشوري يافت که توريسم­اش سياسي نباشد. نمونه شاخص آن دريافت ويزا است ما اگر جايي به ما ويزا ندهد نمي­توانيم برويم. يعني سياست به هر حال روي گردشگري تأثير مي­گذارد.

ما خيلي بحث­هاي ديگر داريم؛ تأکيد من روي آموزش است. روي تغيير ديدگاه­هاي نسبت به توريسم است. درست است که کشور ما براي توريسم انبوه ساخته نشده اما هنوز به ظرفيت ابتدايي خود هم نرسيده است. قبل از مسايلي ما 9هزار گردشگر ژاپني داشتيم اما الان 3هزار گردشگر داريم در حالي که حداقل بايد به همان 9هزار برسيم. پيشنهاد مي­کنم در 4 موضوع به بحث بنشينيم؛ اصول برنامه­ريزي توريسم، بحث پايدار بودن و فقرزدايي و بحث بومي­سازي توسعه.

در بحث مقدمات يا پيش­نيازهاي توسعه توريسم، حمايت جامعه، دولت، امنيت و اخلاق مطرح است. موضوع دوم مثال­هاي توريسم، چه نوع توريسم­هايي مناسب تشخيص داده مي­شود. بر اکوتوريسم تأکيد کنيم يا توريسم خريد و صنايع دستي به عنوان مثال، توريسم درماني، دنبال چه نوع توريسمي بايد باشيم. سپس لازم است مشخص کرد بازار هدف کجاست، منطقه­اي، کشوري، جهاني، کدام يک و تصميم­گيرنده کيست؟ چه کسي تصميم مي­گيرد به کدام بازار هدف وارد شويم؟

بحث تعريف پايداري چيست و پايداري را چگونه مي­شناسيم؟ تکنيک­هاي برنامه­ريزي توريسم را مورد بحث قرار دهيم؛ تا به حال چقدر تحقيقات قوي دانشگاهي انجام داده­ايم؟ اشاره­اي شد به مناطق نمونه گردشگري، اما چقدر بودجه به تحقيقات اختصاص داده شده است. روي اين مسيرهاي توريستي که وجود دارد و قابل بازاريابي هست چه مقدار تحقيق شده است.

در ادامه و پرسش برخي از حاضران مسائلي مبني بر متفاوت بودن بحث­هاي دانشگاهي و آنچه در عمل و توسط دفاتر خدمات مسافرتي اجرا مي­شود، مطرح شد. بدين معني که فاصله زيادي بخش­هاي عملي و علمي وجود دارد.

همچنين مطرح شد که تعداد گردشگران ورودي، درآمد حاصل از گردشگري و ميزان اشتغال از شاخص­هاي اندازه­گيري توسعه هستند که هيچ يک برآيند مثبتي نداشته­اند. طبق آمارهاي اخير سازمان جهاني جهانگردي سهم ايران از گردشگري کمتر از 02/درصد است. عدد 5/3 ميليون نفر گردشگر اگر صحيح باشد باز هم سهم اندکي از 950 ميليون گردشگر جهان را تشکيل مي­دهد. روند توسعه گردشگري سير نزولي دارد و اين را مي­توان از ضريب اشغال هتل­ها نيز فهميد.