پايگاه اطلاع رسانی گردشگری سفر نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SAFARNEWS.COM


كتيبه هخامنشي خارك 5 واژه ديگر به زبان فارسي باستان اضافه كرد
تاريخ خبر: دوشنبه، 28 آبان 1386 ساعت: 14:13

به گزارش سفرنيوز ، نخستين ترجمه كتيبه كشف شده در خارك كه احتمال مي‌رود متعلق به دوره هخامنشي باشد، 5 واژه ديگر به زبان فارسي باستان اضافه كرد. از شش واژه استفاده شده در اين كتيبه تنها يك واژه پيش از اين در متون زبان فارسي باستان ديده شده بود.

با انتشار نخستين عكس از كتيبه كشف شده در خارك كه به وسيله يكي از اهالي جزيره گرفته و توسط خبرگزاري ميراث فرهنگي منتشر شد، "رضا مرادي غياث آبادي"، اختر باستان‌شناسان و پژوهشگر زبان‌هاي باستاني توسط عكس‌‌هاي ارسالي از سوي ساكنان جزيره خارك اقدام به ترجمه اين متن فارسي باستان كرد.

وي در اين ترجمه با 5 واژه جديد از زبان فارسي باستان مواجه شد كه پيش از اين نمونه آن‌ها ديده نشده است.

همچنين غياث آبادي در گفتگو با خبرگزاري ميراث فرهنگي گفت كه اين ترجمه جاي گزارش‌هاي پژوهشگراني را که در محل به بررسي آن خواهند پرداخت، نخواهد گرفت.

گزارش مقدماتي از خوانش کتيبه نويافته در جزيره خارک

در چند روز گذشته، چندين گزارش از چگونگي کشف کتيبه‌اي در جزيره خارک منتشر و از توقف عمليات راه‌سازي براي بررسي‌هاي بيشتر منطقه نيز خبر داده شد.

اين گزارش کوتاه بر پايه عکس‌هايي که توسط اهالي خارك گرفته و براي اين نگارنده فرستاده شده، نوشته شده است و جاي گزارش‌هاي پژوهشگراني را که در محل به بررسي آن خواهند پرداخت، نخواهد گرفت.

صخره حامل سنگ‌نبشته

کتيبه خارک آبان امسال و در روند تسطيح و ساخت جاده‌اي در جزيره خارک (در شمال غربي خليج فارس و محدوده استان بوشهر) پيدا شده است.

کتيبه روي سنگ مرجاني بومي جزيره با عرض و طول تقريبي يک متر نويسانده شده و هرچند که اکنون از محل اصلي خود جدا و تبديل به يک شيء منقول شده است، اما در اصل خود، گويا اثري غيرمنقول بر صخره‌هاي مرجاني جزيره بوده است.

ظاهر سنگ‌نبشته

اين کتيبه تنها بر يک سطح سنگ و بدون تراش يا صيقل‌کاري سطح زيرين آن نويسانده شده است.

کتيبه از شش سطر تشکيل شده که ظاهراً دربردارنده شش واژه به خط و زبان فارسي باستان هخامنشي است.

از آنجا که هر واژه در يک سطر مستقل نوشته شده، کاتب نيازي به استفاده از يک ميخ کج به عنوان واژه‌جداکن متداول در اين خط را نداشته و از آن بهره‌اي نبرده است.

در ميانه اثر و در ابتداي سطرهاي سوم و چهارم (که بسيار آميخته و درهم است) نگاره‌اي به مانند يک تاج خوابيده ديده مي‌شود که احتمال اينکه ناشي از فرسايش‌هاي طبيعي صخره و پديده‌اي اتفاقي باشد، غيرممکن به نظر مي‌رسد.

وضعيت سطرهاي سوم و چهارم نشان مي‌دهد که اين دو سطر با درنظرداشت وجود نگاره تاج، از محلي جلوتر نويسانده شده‌اند.

چهار سطر آغازين با خطي باريک و بلند از دو سطر پاياني جدا شده‌اند و همچنين هيچ يک از هشت کوته‌نوشت‌ فارسي باستان در اين کتيبه به کار نرفته است.

ويژگي ديگر اين کتيبه، نگارش عجولانه و توأم با بي‌دقتي آن است.

سنگ‌نبشته‌هاي هخامنشي، همگي متوني سلطنتي بوده و با دقت و ظرافت ويژه‌اي نگاريده شده بوده‌اند.

کتيبه خارک از لحاظ سبک اجرا، بيشتر شبيه ويژگي‌هاي کتيبه‌نويسي عصر ساساني است تا دقت وظرافت فني و هنرمندانه عصر هخامنشي.

قدمت سنگ‌نبشته

خط ميخي فارسي باستان در سال‌هاي آغازين پادشاهي داريوش بزرگ به وجود آمده و در پايان عصر هخامنشي به فراموشي سپرده شده است.

به عبارت ديگر اين خط در حدود سال 520 پيش از ميلاد تا حدود سال‌هاي 330 پيش از ميلاد به مدت 190 سال به عنوان خط سلطنتي شاهنشاهي هخامنشي رواج داشته است.

گونه‌هاي نخستين و پاياني اين خط، اندک تفاوت‌هايي در شيوه نگارش دارا هستند (براي نمونه اندازه پهنا يا بلندي برخي از علامت‌ها) که براي تعيين قدمت دقيق‌تر به کار مي‌آيد.

كتيبه خارک به طور توأمان داراي ويژگي‌هاي نگارشي سده‌هاي نخستين و پاياني حيات اين خط است.

مقايسه علامت‌هاي ميخي کتيبه خارک با ديگر نمونه‌هاي نبشته‌هاي هخامنشي، نشان مي‌دهد که دو سطر پاياني کتيبه خارک با ويژگي‌هاي نويسش سده‌هاي نخستين هخامنشي و چهار سطر نخستين آن با ويژگي‌هاي متأخر آن نويسانده شده است.

با اين وجود، سطرهاي نخستين کتيبه از نظر فرسايش ظاهري کهن‌تر به نظر مي‌آيند.

خوانش و ترجمه سنگ‌نبشته

همانگونه که گفته شد، در اين کتيبه شش واژه در شش سطر نوشته شده که واژگان يکم، دوم، پنجم و ششم، تقريباً به راحتي خوانده مي‌شود اما واژگان چهارم و پنجم به اندازه‌اي فرسوده و تخريب شده که در مجموع بيش از چهار علامت آن قابل تشخيص نيست.

از چهار واژه‌اي که خوانده مي‌شوند، تنها يکي از آنها (واژه نخست) داراي سابقه در متون پيشين فارسي باستان است و سه واژه ديگر به کلي تازگي دارند. در نتيجه امکان ترجمه کامل و حتي تقريبي متن سنگ‌نبشته به سادگي امکان‌پذير نيست.

واژه يکم- داراي دو حرف «آ/اَ» و «هَـ»: «آهَـه/ اَهَـه» (گذشته سوم شخص مفرد يا جمع فعل «بودن»)، به معناي «بود/ بودند».

واژه دوم- داراي پنج حرف «سَ»، «آ/اَ»، «کُ»، «شَ» و «آ/اَ»: «سـاکـوشـا/ سـاکُـشـا». ظاهراً يک نام خاص است و داراي پيشينه در متون فارسي باستان نيست. اما قابل قياس است با واژه‌هاي در پيوند با سکاييان به مانند: «سَـکَـئيـبـش» (سکائيه) و نيز با واژه‌هاي در پيوند با کوشاييان يا اتيوپيان به مانند: «کُـوشـا» (اتيوپي).

لازم به يادآوري است که پسوند «شا» در متون فارسي باستان ارتباطي با «شاه» ندارد. شاه در فارسي باستان به گونه «خْـشـايَـثـي‌يَـه» نوشته مي‌شود.

واژه سوم- تنها داراي دو حرف قابل خوانش «هَـ» و «اي»: «هـيـ . . .» است. در متون فارسي باستان، پيشوند «هـي» تنها در واژه‌هاي در پيوند با هنديان به مانند: «هـيـدوش» (هند) ديده شده است.

واژه چهارم- تنها داراي دو حرف مبهم «کَ» و «آ/اَ» که به احتمال فضاي ميان آنها نيز تخريب شده و دنباله بلافصل يکديگر نيستند. نگاره تاج نيز در کنار حرف «کَ» جاي دارد.

واژه پنجم- داراي چهار حرف «بَ»، «هَـ»، «نَ» و «مَ»: «بَـهَـنَـم». اين واژه نيز براي نخستين بار ديده مي‌شود و معناي آن دانسته نيست.

در پايان اين سطر، يک نشان شبيه علامت واژه‌جداکن معکوس ديده مي‌شود که آن نيز داراي پيشينه در اين خط نيست.

واژه ششم- داراي دو حرف «خَ» و «آ/اَ»: «خـا». پايان اين واژه مبهم است و احتمال آسيب‌ديدگي در يک حرف مي‌رود.

مسئله اصالت سنگ‌نبشته

بديهي است که به هنگام کشف يک اثر باستاني، نخستين پرسشي که مي‌بايد بدان پرداخت، مسئله اصالت اثر و اطمينان از غيرساختگي بودن آن است.

در کتيبه خارک نيز لازم است تا پيش از هر چيز، بررسي‌هايي براي اطمينان از اصالت آن انجام شود.

نکته‌هايي که اين کتيبه را در معرض ترديدهايي قرار مي‌دهد و توضيح آنها لازم به نظر مي‌رسد، عبارت است از: نگارش عجولانه و بدون دقت کافي متداول در تمامي آثار مشابه هخامنشي، کمبود يا نبود آثار رسوب‌هاي سطح سنگ در درون يا لبه‌هاي علامت‌هاي ميخي، سبک‌هاي چندگانه نويسش کتيبه، واژگان ناآشنا، گونه ناشناخته نويسش بخش دوم حرف «سَ» در سطر دوم، علامت وارونه شبيه به واژه‌جداکن در پايان سطر پنجم، آميختگي و بي‌نظمي سطرهاي سوم و چهارم، و نيز نشان عجيب و ناشناخته تاجي ساساني بصورت خوابيده در ميانه کتيبه‌اي هخامنشي.

هر چند که ممکن است همه اينها، نه ناشي از ساختگي بودن اثر، بلکه از ويژگي‌هاي متمايزکننده و منحصربفرد آن باشد. ويژگي‌هايي که شايد بتواند رازهاي فراواني را از تاريخ پيدايش و گستره کاربري خط ميخي فارسي باستان هخامنشي بگشايد.