پايگاه اطلاع رسانی گردشگری سفر نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SAFARNEWS.COM


الموت، گنجينه‌ تاريخ و طبيعت قزوين
تاريخ خبر: پنجشنبه، 16 دی 1389 ساعت: 09:59

به گزارش سفر نیوز،اگر اصفهان نصف جهان است، باور كنيد كه قزوين كم از نصف جهان ندارد. اگر اصفهان به چهل‌ستونش مي‌نازد قزوين نيز چهل‌ستوني دارد با قدمتي بيش از اصفهان و اگر اصفهان پايتخت بوده است، قزوين نيز پيش از اصفهان پايتختي را تجربه كرده است و البته بگذريم كه هيچ رودي زاينده‌رود نمي‌شود هرچند قزوين نيز از نعمت رود و رودخانه و جويبار بي‌بهره نيست و همه اين‌ها خود دليلي است براي آن‌كه قزوين را همراه با طبيعت و تاريخش كمي بيشتر زير ذره‌بين نگاه خود قرار دهيم.

وقتي كه از سمت تهران به سمت قزوين حركت مي‌كنيد قبل از ورود به قزوين تابلوي معلم‌ كلايه توجه شما را جلب مي‌كند؛ سرزميني كه شايد باور نكنيد شما را به سفر ميان پيچاپيچ‌هاي تاريخ و كوهستان مي‌برد؛ در ابتدا مسيري است عريض و صاف كه شايد هرازگاهي پيچ جاده‌اي بيايد و تلنگري بر ابرهاي تفكرتان بزند؛ اما آرام و آرام كه بالاتر مي‌رويد شما مي‌مانيد و پيچ جاده و كوه و دشت‌هاي سراسر سبزي كه شايد شما را ياد دفتر نقاشي دبستان‌تان بيندازد كه بازي رنگ‌هاي آبي و سبز و سرخ در صفحه صفحه آن موج مي‌زد و فقط شايد هرازگاهي هم دعا كنيد كه چه خوب بود كه كسي بيشتر به اين جاده رويايي رسيدگي مي‌كرد تا بهتر بتوان راند و رانندگي كرد.

اگر جمعي سفر مي‌كنيد، مطمئن باشيد كه اتوبوس توان پيچيدن در پيچ‌هاي متمادي مسير نزديك به 100‌كيلومتري كوهستاني الموت و اوان را ندارد، اما اگر با خودروي شخصي يا نيمه سبك مانند انواع ون يا ميني‌بوس سفر مي‌كنيد مشكلي نيست.

ارتفاعات الموت در هر فصل زيبايي خاص خود را دارد. بهارش فصل زندگي است سرشار از نغمه‌خواني پرندگان و پرستوها؛ تابستان فصل كشاورزي است و برداشت محصول و باغ‌هاي پرمحصول و پاييز الموت مي‌شود سرزمين رنگ‌ها و در زمستان نيز اگر طبيعت ياري كند و دست سرد خشكسالي گونه‌هاي طبيعت را نيازارد در آن صورت الموت مي‌شود عروس سپيد كوهستان كه سپيدي آسمان و سپيدي برف در انتهاي پيچ‌هاي كوهستاني‌اش به يكديگر مي‌پيوندند.

قلعه الموت

الموت، نام گمنامي براي هيچ يك از ما نيست، قلعه الموت و حسن صباح و فرقه اسماعيليه همه نام‌هاي آشنايي هستند كه بارها و بارها آن را در دفتر تاريخ خوانده‌ايم و با آن زيسته‌ايم.

بسياري از بوميان قلعه الموت را به نام قلعه حسن مي‌شناسند كه همان برگرفته از نام حسن صباح از رهبران فرقه اسماعيليه است. قلعه الموت در شمال روستاي گازرخان و بر فراز كوهي از سنگ در ارتفاع 2100 متري از دريا واقع شده است. اين قلعه از 2 بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به 2 بخش قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آنها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي‌نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بين 10 تا 35 متر متغير است.

از حسن صباح در تاريخ بسيار نوشته‌اند و تعابير مختلفي نسبت به وي به كار برده‌اند، از بهترين تا بدترين صفات، برخي او را تروريست خوانده‌اند و برخي ديگر مردي رشيد كه مردان زيادي را در مكتب خاص خود پرورش داده است و... اما بگذاريد ما در اين مجال كوتاه قضاوت راجع به او را به همان تاريخ بسپاريم و به الموت بازگرديم و به طبيعت و ويژگي‌هاي قلعه آن.

اسماعيليه، قلاع مختلفي در مناطق مختلف ايران داشته‌اند، از جمله اين كه برخي براين باورند قلعه رودخان نيز در يك دوره زماني به عنوان قلاع اسماعيلي مورد استفاده قرار مي‌گرفته است، به صورت كلي خط مشي اسماعيليه به اين‌گونه بوده است كه براي مصون نگه داشتن خود و دفاع از آئين‌شان به كوه‌ها و قلاع پناه مي‌برده‌اند و در اين بين البته الموت از بيشترين اهميت برخوردار بوده است.

دليل اهميت الموت به اين سبب است كه حسن صباح رهبر بزرگ اسماعيليه 35 سال در اين قلعه زندگي كرده است و به نوعي اين دژ پايگاه حكومتي و فرماندهي وي محسوب مي‌شده است.يكي از شگفتي‌هاي قلعه الموت، سيستم آبرساني آن بوده است؛ البته موضوع سيستم آبرساني در ساير دژهاي ايراني نيز وجود داشته است، به دليل اين‌كه فرماندهان اين دژها از همان ابتدا مي‌دانسته‌اند كه براي محافظت خود از مخاطرات بلندمدت بايد بتوانند آذوقه و توشه اوليه و مهم‌تر از آن آب نيروهاي خود را تامين كنند؛ اين امر در ارتباط با قلعه الموت نيز مصداق داشته است.

نكته: قزل‌آلاي رنگين‌كمان، كپور و اردك ماهي نيز از جمله گونه‌هاي خاص درياچه اوان محسوب مي‌شود كه همه ساله تعداد زيادي گردشگر را به‌منظور سياحي و صيادي به سمت خود مي‌كشاند

در تاريخ اين‌گونه ثبت شده است كه حسن صباح پس از اين‌كه الموت را به تصرف خويش درآورد از جمله نخستين اقداماتش اصلاح سيستم آبرساني قلعه بود، به اين ترتيب كه آب اصلي را از چشمه كلدر كه در بالادست قلعه در دل كوه قرار داشت تامين كرد و از آن طرف نيز دستور ساخت آب‌انبارهاي متعدد را در داخل قلعه داد تا به اين ترتيب ذخيره آبي مناسبي براي قلعه حفظ كند و البته تاريخ نيز ثابت كرده است، باتوجه به اين‌كه حمله‌هاي متعددي در مدت زمان اقامت حسن در قلعه به او انجام شده است، همين امر توان مقابله او با دشمنان را به ميزان قابل توجهي افزايش داده است و به او مجال داده تا با حفظ خود در درون قلعه از ياران بيروني خود براي مقابله با لشكر سلجوقيان و ساير دشمنان مدد بطلبد و پيروزي را در دفتر مديريت جنگ‌هاي خود به‌ثبت برساند.

الموت بي‌پناه

از روزهاي پرابهت الموت اگر بگذريم، الموت در طول تاريخ علي‌رغم اين‌كه بعد از دوره‌هاي مختلف مورد استفاده قرار گرفته است، اما در سده گذشته در معرض آسيب‌هاي فراواني قرار گرفته است به نحوي كه بخش‌هايي از آن به مخروبه تبديل شده است، به عنوان مثال كاوش‌هايي كه در دوران قاجاريه به منظور كشف گنج در اين منطقه انجام شده است از جمله مهم‌ترين آسيب‌هايي بوده است كه در سده گذشته تارك قلعه را خراشيده است؛ اما عظمت اين قلعه و تاريخ نهفته در آن همچنان آن را به عنوان يكي از قطب‌هاي گردشگري حفظ كرده است و بي‌ترديد در صورت ارتقاي امكانات رفاهي و اقامتي، مسافران بيشتري جذب منطقه خواهند شد؛ اما هم‌اكنون به سبب كمبود تسهيلات، بيشتر مسافران از طريق تورهاي يك روزه به اين قلعه سفر مي‌كنند يا اين‌كه علاقه‌منداني كه به صورت فردي به اين منطقه سفر مي‌كنند از اماكن اقامتي روستاهاي پيراموني مانند معلم كلايه بهره مي‌گيرند.

اوان طبيعتي فراتر از تاريخ

در 20 كيلومتري معلم كلايه، جاده 2 قسمت مي‌شود، با پيچيدن به سمت راست مستقيم به سمت الموت مي‌رويد و با ادامه دادن همان پيچ‌هاي قبلي به سمت درياچه اوان حركت مي‌كنيد.

درياچه اوان، از جمله يگانه‌هاي ايران است؛ درياچه‌اي كه بيشترين درصد تامين آبش از درون خود درياچه است و چشمه‌هاي آرميده در بستر اين رودخانه مهم‌ترين منبع تامين آب آن محسوب مي‌شوند. درياچه زيباي اوان در حلقه 4 روستاي اوان، ورين، زواردشت و زرآباد و در ارتفاع 1800متري از سطح دريا قرار گرفته است. درياچه اوان از جمله نادر درياچه‌هاي آب شيرين محسوب مي‌شود. طول آن در پهناورترين قسمت 325 متر و عرض آن 275 متر و عمق آن از يك تا 20 متر در نوسان است.

اوان به معناي گرد آمدن محل آب است و علاوه بر اين طبيعت آرام اين درياچه آرميده در سينه كوهستان آن را به يكي از بهترين‌ها تبديل كرده است. اطراف درياچه در بهار بسيار زيباست. گونه‌هاي گياهي اطراف درياچه بسيار متنوع است، به غير از گياهان ميوه‌اي كه در باغ‌هاي پيراموني درياچه ثمر مي‌دهد، درختاني نظير بيد، چنار، تبريزي، انواع گون، كنگر و شيرن بيان نيز در حاشيه درياچه به وفور يافت مي‌شود.

به جهت گونه‌هاي حيواني نيز پيرامون درياچه اوان از جمله مناطق غني محسوب مي‌شود. كل، پلنگ، خرس قهوه‌اي، روباه و شغال نيز از جمله حيواناتي هستند كه در پيرامون درياچه مشاهده مي‌شوند. پرندگاني مانند كبك، فاخته، داركوب، سبز قبا، زاغ و جغد نيز از پرندگان بومي منطقه ايوان محسوب مي‌شوند كه به اين ترتيب طبيعت اين منطقه را كامل مي‌كنند.

درياچه اوان، در دل خود نيز غني است، قزل‌آلاي رنگين‌كمان، كپور و اردك ماهي نيز از جمله گونه‌هاي خاص اوان محسوب مي‌شود كه همه ساله تعداد زيادي گردشگر را به منظور سياحي و صيادي به سمت به خود مي‌كشاند. همچنين ميزان برودت دماي منطقه در زمستان‌ها به گونه‌اي است كه در بسياري از سال‌ها سطح درياچه تا حد اسكي‌راني مي‌رسد و به همين منظور مورد بهره‌برداري علاقه‌مندان قرار مي‌گيرد.جاده اوان، در پايان جاده‌اي است كه به نظر مسدود مي‌رسد، اما راه‌هاي روستاهاي اوان را در نهايت به روستاهاي ييلاقات اشكورات متصل مي‌كند؛ اين مسير كه از جمله مسيرهاي بكر و بديع محسوب مي‌شود، به دليل سختي دسترسي به آن براي همه مسافران قابل دسترس نيست، اما طبيعت‌گردان بسياري علاقه‌مند به سفر و بهره‌گيري از طبيعت بكر كوهستاني آن هستند.

استان قزوين، علي‌رغم اين‌كه استان به نسبت كوچكي است، اما استاني است كه هم به جهت فرهنگي و تاريخي و هم به جهت طبيعي موقعيت‌هاي خاص خود را دارد؛ از گندمزارهاي انبوه زردش در كوهين و قبل از آن تا كوهستان‌هاي صعب و سخت الموت كه تنها با سفر كردن و تاختن در دل آن مي‌توانيم تجربه آن را بر صفحه تجربيات خود حك كنيم.