به گزارش سفرنیوز، درپي انتشار مطلبي در روزنامه همشهري با عنوان"رفتار دو گانه در قبال ميراث تاريخي ايران" جوابيه اي از سوي روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري خطاب به مدير مسئول اين روزنامه ارسال شده که متن کامل آن درپي مي آيد:
دقيقا از لحظه اي که سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري براي بازگرداندن و نمايش نخستين اثر تاريخي مدنيت بشر که متعلق به ايرانيان است آغاز شد پيش بيني مي شد که اين گام بزرگ با برخي نگرانيها و حتي حسادت ها و ناراحتي ها همراه شود . در واقع، از ابتدا براي سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري مثل روز روشن بود که برخي به بازگشت و نمايش يکي از بي نظير ترين آثار تاريخي ارزشمند و پربهاي ايران نيز حمله کرده و اين اقدام را مورد هجو و تخديش قرار دهند . اگر چه براي دولتمردان خدوم اين امر به عادت بدل شده است که برخي رسانه ها خدمات بزرگ ايشان را نيز با انواع بد اخلاقيهاي سياسي و غير سياسي مورد حمله قرار داده و آثار و نتايح سترگ آنها را نيز به اصطلاح خود تحت الشعاع قرار دهند، اما مانع تراشيها و سنگ اندازيهايي از اين دست به هيچ وجه مانعي براي تداوم خدمتگذاري صادقانه به مردم ايران نخواهد بود. براين اساس براي سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري از لحظه تصميم به بازگرداندن منشور کورش به ايران واضح و البته مبرهن بود که دير يا زود حتي اين اقدام بزرگ نيز از گزند برخي سياه نماييها و تحرکات نامناسب ژورناليستي در امان نخواهد بود ... و جاي بسي تعجب است که اين بار روزنامه همشهري تير اول را به سمت اين حرکت ملي شليک مي کند،روزنامه اي که با توجه به وابستگياش به مديريت کلان شهر تهران رفتاري کاملا دوگانه و شبه سياسي را در قبال تاريخ کشور در دستور کار دارد.
البته اين رفتار دوگانه نيز از آن جا نشان مي گيرد که از يک سو شهرداري تهران تلاشي وافر براي ورود به مسئله بافتهاي تاريخي شهر تهران و تاکيد برحفظ و مرمت آن دارد و از سوي ديگر بازگشت و نمايش يکي از بزرگترين آتار تاريخي تمدن بشري به کشور را منع کرده و مورد نکوهش قرار مي دهد!
حال بهتر است که مخاطبان شما قضاوت کنند که رفتار شما در قبال ميراث تاريخي ايران دوگانه است و يا رفتار ما؟!و به راستي چه نفعي در ايجاد مانع و تخديش ذهن مردم در خصوص بازگشت و نمايش اين سند غرورآفرين ملي در پس ذهن شما نهفته است؟... اما پس از اين موارد مي بايست نکاتي نيز در خصوص مطلب منتشره در روزنامه همشهري خاطرنشان کنيم:
1- در بخش ابتدايي اين مطلب به نقل از دکتر عبدالمحيد ارفعي که از استادان برجسته رشته زبان شناسي معرفي شده اينگونه آمده است که "در حال حاضر ما فقط داريم يک شي ارزشمند را وارد کشور مي کنيم که شايد مولاژ آن را بتوانيم از فروشگاه فروش صنايع دستي نيز تهيه کنيم"!عجبا از اين استدلال ! اما ما ضمن احترام به ايشان و طرح اين نکته که احتمال طرح چنين موضع غريبي در يک مصاحبه از سوي ايشان بعيد است برآنيم که با اين منطق شايد بد نباشد سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري به جاي هزينه هاي سنگين حفاظت از آثار و ابنيه تاريخي، ماکت آرامگاه کورش و ديگر آثار تاريخي را با چوب و تخته در وسط تهران بنا کند واز مردم و گردشگران بخواهد سختي ديدار اين اثر بزرگ را به جان نخرند وبراي بازديد به فلان ميدان شهر بروند!! با اين حساب نظر ايشان و روزنامه همشهري در خصوص رفتار مشابه سازمان ميراث فرهنگي در قبال ساير آثار تاريخي چيست؟ آيا مايليد که مولاژ و ماکت آنها را نيز تهيه کرده و اصل آنها را صادر کنيم!؟حتما دولت انگلستان نيز سالها است که دراشتباه محض براي نگهداري اين اثر به سر مي برد.
2- در بخش ديگري از مطلب روزنامه همشهري براي تخريب و کوچک نمايي نتايج و آثار بازگرداندن و نمايش اين اثر ارزشمند ملي و تاريخي کشورمان به نقل از استاد ماهر النقش اينگونه آمده است که در کشور خرابيهاي زيادي وجود دارد و بهتر است به جاي اقداماتي از اين دست به داد آنها برسيم.دراين خصوص نيز بايد به روزنامه همشهري و استاد محترم خاطرنشان کنيم که سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري همواره تاکيد نموده که کشور زيباي ايران همچون موزه اي بدون سقف است که جاي جاي آن مملو از آثار تاريخي است و هر گوشه اي از آن برگي از کتاب تاريخ پرافتخار اين کشور است.اگر چه سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري با وجود عدم تناسب بودجه و نيروي انساني، تمامي تلاش خود را براي حفظ و حراست از مجوعه عظيم آثار تاريخي کشور به کار گرفته ، ولي بد نبود استاد محترم به جاي اسم بردن کلي از شهرها لااقل به مصاديقي از خرابيهاي مورد ادعاي خود نيز اشاره مي کردند تا سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري درخصوص آنها اقدام نمايد.
3- روزنامه در بخشي از گزارش خود به نقل از محمد حسين رياحي به عنوان استاد رشته تاريخ هنر و مسئول مرکز پژوهشهاي اصفهان شناسي آورده است که :"درباره ورود منشور به ايران اطلاعات چنداني به ما نرسيده است ما به عنوان استاد تاريخ انتظار داريم که بيشتر از اين ها براي ماارزش قائل باشند"!با اين قيد که بعيد مي دانيم چنين استدلال غير قابل باوري واقعا در مصاحبه ايشان امده باشد اما در خصوص اين اظهار نظر حيرت انگيز بايد بگوئيم اگر ايشان تااين حد علاقه مند به تاريخ و فرهنگ کشور هستند چگونه در جريان اخبار ميراث فرهنگي کشور و آن هم خبري تا اين حد مهم که به نوعي سراسر کشور و مردم عادي نيزاز آن مطلعند و در انتظار ورود اين اثر تاريخي به سر مي برند نيستند؟!آيا بايد خبري به اين مهمي را – که بازتابهاي داخلي و خارجي فراواني داشته و جزئيات فراواني از آن نيز رسما اعلام شده – براي يک استاد تاريخ کشور که انتظار مي رود بسيار بيش از ديگران پيگير و حساس مسائل تاريخي کشور باشند ،ارسال کنيم؟!
4- در بخش ديگري از اين مطلب روزنامه همشهري به نقل از يکي از استادان بي نام رشته باستان شناسي! نيز اينگونه آمده که "وي با انتقاد از آوردن منشور کورش به ايران گفت:اتفاق خيلي خاصي رخ نخواهد داد و بيشتر جنبه تبليغي مطرح است. مي شد مبلغي را که صرف بيمه و نگهداري اين اثر مي شود براي آثاري هزينه کرد که در حال از بين رفتن است "!جالب آنکه که اتفاقا اين باستان شناس اخير و مورد ادعاي روزنامه همشهري نام و عنواني ندارد! که در اينگونه موارد به نظر مي رسد سخنان مذکور صرفا ناشي از ذهنيات شخصي نويسنده مطلب بوده که به نقل از يک باستان شناس با سابقه و البته بي نام و نشان آمده است.
5- ذکر اين نکته ضروري است که اگر احتمالا در يک مجموعه مديريتي حتي از غرور و احساسات ملي نيز بهره تبليغاتي مي برند در مجموعه دولت نهم ،هيچ کس بناي اين را ندارد که در مقاطع خاص زماني و بنا برضرورت!!در کنار سوژه اي بايستد و دست روي آن بگذارد و عکس تبليغاتي بگيرد!! از سوي ديگر طبيعي است که روزنامه همشهري به عنوان ارگان رسمي مديريت شهري بيش از هر چيز يا دغدغه آسفالت خيابانها و چمن بلوارها و...را داشته باشد يادر انديشه هر چه پربارترکردن!! کردن بخش نيازمنديها باشد و يا انتشار آگهي هاي هرچه بيشتري از تورهاي مسافرتي را در ذهن داشته باشد که نمونه بارزي از نتايج آن نيز – انتشار شبهه ناک يک تبليغ -اخيرا مشاهده شد!!بديهي است با چنين رويکردهايي نمي توان توقعي بيش از اين از روزنامه ارگان مديريت شهري داشت اينگونه است که مردم شريف ايران اسلامي،خود بهتر مي توانند مدعيان فرهنگ دوستي را بشناسند.
6 – با وجود تمام تلا شي که روزنامه همشهري براي مخالفت با بازگشت و نمايش اين اثر ملي به کار گرفته اما در انتهاي متن خود در خصوص موضوع حفاظت از اين اثر ابراز دلسوري نموده و اين پرسش را مطرح کرده که "اصلا چرا چنين اثر مهمي به ايران آورده که مي شود آيا توان حفاظتي ما از آثار تاريخي بيشتر از کشورهاي اروپايي است؟"
از آن جاکه مي دانيم اين اثر تاريخي به استناد اين مطلب روزنامه همشهري و خلاف نظرتمامي ايرانيان هيچ ارزشي ندارد به جز ابزارتبليغاتي به همين ميزان توضيح بسنده مي کنيم که براي حفاظت از منشور کورش،تدابير فني و تخصصي لازم انديشيده شده که نظر به عدم اهميت اين اثر براي روزنامه همشهري ، مراتب از طريق ساير رسانه ها و در زمان مقتضي به اطلاع مردم شريف خواهد رسيد.
7- در متن ،نکته هايي انتقادي راجع به هزينه هاي انتقال ،بيمه و نمايش اين اثر مطرح شده که درپاسخ اعلام مي کنيم اثر مذکور به دليل ارزش بي نظير خود اساسا بيمه شدني نيست و هزينه چنداني نيز براي انتقال و نمايش آن نخواهد شد.
ضمن اينکه برفرض که چنين هزينه هايي هم در ميان باشد آيا روزنامه همشهري هزينه نمودن براي آثار تاريخي و فرهنگي کشور را امري ناپسند و مذموم مي داند؟!اگر چنين است اين موضع را نيز به صراحت به مردم اعلام کنيد تا از اين طريق هم امکاني ديگر براي هرچه بيشتر شناختن يک روزنامه فرهنگ دوست فراهم شود!!ضمن آنکه برآنيم اين هزينه ها برفرض وجود ،بي ترديد،بيش از هزينه ها ي چند بار آسفالت کردن خيابانها در طول يک سال نيست!!
8- پرسش ويژه اي که پس از مطالعه مطلب مذکور و اظهار نظرهاي اساتيد محترم به اذهان متبادر مي شود و پاسخ وِيژه روزنامه همشهري را مي طلبد اين است :واقعا علت نگراني روزنامه همشهري از نمايش منشور کورش درايران چيست؟!
9- درپايان،ذکر اين نکته را ضروري مي دانيم که تمامي اين توضيحات و پاسخها به شکل دقيق و جزئي ،درمصاحبه مفصل نويسنده محترم روزنامه با مديرکل روابط عمومي ارائه شده بود که در صورت انتشار کامل و امانت دارانه آن مصاحبه،اساسا موضوعيت اين گزارش نامناسب از بين مي رفت؛ با اين همه ، سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري، آمادگي کامل خود را براي پاسخگويي دقيق درخصوص وجوه مختلف اين موضوع اعلام مي دارد.
اميد است در خصوص اين موضوع و ساير مسائل مهم ملي که انجام آنها بي ترديد افزايش غرور ملي آحاد مردم شريف ايران را در پي خواهد داشت نگاهي تخصصي تر ،دلسوزانه تر و ملي تر حاکم شود.