پايگاه اطلاع رسانی گردشگری سفر نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SAFARNEWS.COM


نقش رستم و نقش ايلامي آن
تاريخ خبر: يکشنبه، 4 شهريور 1386 ساعت: 18:11

به گزارش سفر نيوز ، حجاري ايلامي نقش رستم در مجلسي مستطيل شكل آمده كه در اصل يك ايزد و ايزد بانوي ايلامي را نشان مي‌داده است كه به حالت نيمرخ رو به سوي چپ بر تختي مزين به نقوش مار نشسته بوده‌اند، و گروهي برايشان نياز مي‌آورده‌اند و يا نيايششان مي‌كرده‌اند.هنوز نقش مارها را به خوبي مي‌توان ديد.

شهرستان مرودشت واقع در 55 کيلومتري شمال شرق شيراز داراي آثار باستاني و طبيعي فراواني است.

تعدادي از آثار اين منطقه از شهرت جهاني برخوردار هستند.

آثار باستاني اين شهرستان در کنار جاذبه‌هاي طبيعي باعث شده تا اين منطقه به يکي از پر بيننده‌ترين مناطق گردشگري ايران تبديل شود.

تخت جمشيد در 10 کيلومتري شمال شرق مرودشت قرار دارد.

اين محوطه بقدري معروف است که نيازي به معرفي ندارد. اما در اين منطقه آثار پر اهميتي بين دو کوه مهر و نقش رستم قرار دارد که با وجود اهميت و جاذبه فراوان کمتر شناخته شده اند.

نقش رستم:

در شش کيلومتري شمال تخت‌جمشيد و بر پوزه کوه نقش رستم، محوطه باستاني با يادمان‌هاي فراواني وجود دارد که به محوطه نقش رستم معروف است. اين محوطه که در برگيرنده آثاري از دوره ايلامي (هزاره دوم پيش از ميلاد) تا سده‌هاي مياني اسلامي است، نام خود را از يک نقش برجسته بزرگ مربوط به شاپور يکم ساساني اخذ کرده است.

سرزمين فارس پيش از درآمدن آرياييان جزو کنفدراسيون ايلام بوده است.

اين کنفدراسيون متشکل از چند بخش بوده است که دو بخش آن مهمتر بوده و تا پايان حکومت ايلام باقي ماند.

اين دو بخش عبارت بودند از خوزستان و فارس. به عبارت بهتر ايلاميان که ساکنان بومي و اوليه اين سرزمين ها بودند کشورشان را بر حسب جغرافيايي موجود به دو بخش تقسيم کرده بودند. يکي مناطق مرتفع بود که فارس قسمت اصلي آن را تشکيل مي‌داد. مرکز مناطق مرتفع، شهر باستاني انشان بود.

به اين شهر در کهنترين متون سومري نيز اشاره شده و بنابراين از هزاره سوم قبل از ميلاد مسيح شناخته شده بود. اين شهر گستره‌اي نزديک به 200 هکتار داشت و هم اکنون بقاياي آن در منطقه بيضاي فارس به نام تل بيضا نامبردار است.

به اين ترتيب درمي‌يابيم که انشان پايتخت مناطق مرتفع ايلامي نشين نيز بوده است. در آن سو و در سرزمين هاي پست خوزستان نيز ايلاميان بسياري مي‌زيستند. مرکز اين قسمت نيز شهر شوش بود. به همين دليل بسياري از شاهان ايلامي براي معرفي خود، همواره از لقب پرطمطراق شاه شوش و انشان سود مي‌بردند.

اين روند با ورود گروههاي قومي-نژداي جديدي به نام آرياييان تغيير کرد. در حدود 700 پيش از ميلاد شاخه‌اي از آرياييان به نام پارسها در اين منطقه سکني گزيدند.

با استقرار و تثبيت پارسها در فارس آرام آرام کنترل فارس از دست ايلاميان خارج شد. درست به همين دليل آخرين شاهان ايلامي ديگر از لقب شاه انشان استفاده نمي‌کردند. آنها به اين بسنده کردند که خود را شاه شوش بنامند.

آنچنان که گذشت ايلاميان بيش از دو هزاره در اين منطقه سکونت داشتند و آثاري را از خود به يادگار گذاشتنده‌اند. يكي از آثار آنان نقش برجسته‌اي بوده كه بر سينه كوه نقش رستم تراشيده بوده‌اند.از نقش ايلامي مورد بحث آثار کمي باقي مانده است. آنچه باقي مانده را مي‌توان از يک نقش برجسته مشابه ديگر ايلامي كه در گورانگون ممسني به يادگار مانده، تا اندازه اي باز شناخت.

حجاري ايلامي نقش رستم در مجلسي مستطيل شكل به درازاي 7 متر و بلندي 5/2 متر تراشيده شده بود و در اصل يك ايزد و ايزد بانوي ايلامي را نشان مي‌داده است كه به حالت نيمرخ رو به سوي چپ بر تختي مزين به نقوش مار نشسته بوده‌اند، و گروهي برايشان نياز مي‌آورده‌اند و يا نيايششان مي‌كرده‌اند.

هنوز نقش مارها را به خوبي مي‌توان ديد، و قسمتي از پيكرهاي دو اورنگ نشين (ايزد و ايزد بانو) نيز قابل تشخيص است.

در دست راست مجلس و پشت سر تخت ايزد، مردي با ريش و موي انبوه که دستها را به حالت احترام به سينه گذارده و رو به خدا ايستاده است، ديده مي‌شود.

كلاه وي گرد است و با بندي بسته شده و قسمت پيشين آن جلو آمده، و چون نقابي بالاي پيشاني سايه انداخته است؛ ردايش بلند است و تا پاشنه پا مي‌رسد و گويا حاشيه مزين داشته است. قرائني در دست است كه مي‌رساند وي يك پادشاه ايلامي بوده است كه به پرستش ايزد و ايزد بانوي ايلامي مشغول بوده است.

كمي دورتر، در سوي چپ تخت دوم، اثري از يك شخص ديگر ديده مي شود كه دامن زنگوله مانند پوشيده است و احتمالا يكي از پرستندگان بوده است.

بقيه نقش محو شده، تنها در سمت چپ مجلس، سر و نيم تنه يك نفر ديگر مشخص است. وي تاجي كنگره دار بر سر نهاده و رو به طرف راست يعني مقابل اورنگ نشينان و مرد ايستاده دارد. با مطالعه اندازه نقش‌ها مي‌توان فهميد كه شخص تاجدار، روي تختي نشسته بوده است. هويت وي معلوم نيست، اما چون بي ريش است و رخساره‌اي ظريف دارد، او را يك ملكه مي‌دانند كه روبروي همانند و شوهر خود نقش شده است.

در مورد تاريخ اين نقش عقايد مختلفي ابراز شده است. هرتسفلد نخستين کاوشگر تخت جمشيد و نقش رستم و گروهي به پيروي از وي قدمت آن را به 4000 سال پيش مي رسانيدند. ليكن تاج كنگره دار ملكه و كلاه نوك تيز و جلو آمده پادشاه ايلامي را از نقوشي مي شناسيم كه تاريخشان حدود 800 تا 600 پيش از ميلاد است. از سوي ديگر، دو اورنگ نشين و بويژه تخت ماردار آنان همانند نقوش گورانگون بوده كه به حدود 1200 پيش از ميلاد تخمين زده شده است. بنابراين گمان مي رود كه حجاري ايلامي نقش رستم در دوره كنده شده: يكي از اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد (دو اورنگ نشيني كه در ميان نقش اند)، و ديگري در حدود 700 پيش از ميلاد (شاه و ملكه‌اي كه در دو سوي نقش اند).

علت كندن اين نقش بر سينه كوه نقش رستم مشخص نيست. چون در اينجا منبع و جوي آبي بوده است و راهي از پاي كوه مي گذشته، مي توان پذيرفت آن پادشاه ايلامي كه اين نقش را به يادگار گذاشته، مي خواسته رهگذران و آيندگان مقام وي و دين داريش را نيك بدانند. همچنين قرار گرفتن اين مکان بر سر راه انشان پايتخت مناطق مرتفع ايلاميان نيز مي توانسته در ايجاد نقش موثر باشد. اين نقش برجسته از دو جهت آسيب ديده است: يکي عوامل طبيعي است که باعث فرسايش نقش شده است و ديگري عواملي انساني. توضيح اينکه در دوره ساساني اين نقش برجسته را پاک کردند تا نقشي ديگر بجاي آن بتراشند. اين اقدام در دوره بهرام دوم ساساني اتفاق افتاده است.

هم اکنون نقش بهرام دوم و درباريانش به جاي اين نقش برجسته ايلامي ديده مي شود. اما ساسانيان همه نقش را از بين نبرده اند. به همين دليل و هم آنگونه که در بالا ذکر شد در سمت راست، چپ و پايين نقش بهرام دوم، آثاري از نقش برجسته ايلامي ديده مي شود.