نوروز فتح دل است و دل با ارتش فتح نمی‌شود
يکشنبه، 20 اسفند 1396     ساعت: 14:06
به گزارش سفر نیوز، رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری گفت: «نوروز فتح دل است و دل با ارتش فتح نمی‌شود، در نهایت ارتشش آرش است که با یک تیر دلش را فتح می‌کند و به‌طور کلی می‌توان گفت که نوروز آینه تمام قدی است که تمام فرهنگ ایرانی در آن به نمایش درمی‌آید.» سیدمحمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مطلب را امروز شنبه 19 اسفند 96 در نشست پژوهشی «نوروز؛ میراث صلح، تنوع فرهنگی و فرهنگ مدارا» که در محل پژوهشگاه برگزار شد مطرح کرد. او با اشاره به تقسیم‌بندی میراث فرهنگی به ملموس و غیرملموس، نوروز را میراثی غیرملموس و غیرمادی خواند و گفت: «بخش مادی میراث فرهنگی به دلیل اینکه لمس می‌شود و با چشم دیده می‌شود به نظر ماندگارتر می‌آید و از قدمت بیشتری برخوردار است ولی در زمینه حفاظت باید گفت که آثار ملموس بیشتر حفظ می‌شوند.» بهشتی، این امر را یکی از فریبکاری‌های حوزه فرهنگ دانست که بخش غیرملموس را این‌گونه وانمود کرده که خیلی فرار و در معرض تهدید است درصورتی‌که برعکس بخش غیرملموس ماندگارتر است. به‌عنوان‌مثال اگر به زبان که میراثی غیرملموس است؛ از وجه تاریخی بنگریم ردپای آن را از گذشته‌های خیلی دور خواهیم دید که از هزاران سال عبور کرده و همچنان توانسته موجودیت‌های فرهنگی را در خودش حفظ کند. نوروز میراث ناملموس ماندگار او در ادامه نوروز را نیز میراث ناملموس ماندگاری دانست که نمی‌توان آن را تاریخ‌گذاری کرد و گفت: «در مورد میراث ناملموس نمی‌توانیم تاریخی قائل شویم زیرا که این‌ها تا اعماقی که سر از اسطوره درمی‌آورد می‌توانند تداوم داشته باشند.» بهشتی تصریح کرد: «آنچه به حوزه غیرملموس میراث فرهنگی مربوط می‌شود عمر خیلی طولانی‌تری خواهد داشت و جان‌سخت‌تر می‌شود و به‌راحتی دستخوش تغییر و تحول نمی‌شود درحالی‌که در صورت ظاهر ضربه‌پذیرتر و فرارتر به نظر می‌رسد.» رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، جنبه دیگری که در آثار غیرملموس با آن مواجه هستیم را در قید حیات بودن آن‌ها دانست درحالی‌که به گفته او بسیاری از آثار ملموس مرده‌اند و در جریان زندگی امروز ما حضور پررنگی ندارند و به نحوی دیگر کارکردی نداشته و از زندگی ما خارج شده‌اند. او افزود: «آثار ناملموس در قید حیات‌اند، هنوز نفس می‌کشند و قلبشان می‌تپد ازاین‌روست که ما در پژوهش‌هایمان بر روی یک موجود زنده مطالعه می‌کنیم که زیر دست ما تکان می‌خورد و بی‌اراده و بی‌جان نیست که ما آن را کالبدشکافی کنیم بلکه باید نبضش را بگیریم و صدای قلبش را بشنویم زیرا که بخش زنده فرهنگ است.» او با بیان اینکه در بین تمام آنچه به‌عنوان آثار غیرملموس می‌شناسیم مواردی است که از بقیه متمایز می‌شوند زیرا که ویژگی‌هایی دارند که برجسته‌ترند و بیشتر خود را به رخ می‌کشند تصریح کرد: «این خاصیت در آثار ملموس نیز وجود دارد و برخی از این آثار خصوصیت‌هایی دارند که به‌واسطه آن‌ها خود را به رخ بقیه می‌کشند.» بهشتی افزود: «در این زمینه می‌توان به تخت جمشید، میدان نقش‌جهان و ... که به ثبت جهانی رسیده‌اند اشاره کرد که با دارا بودن این خصوصیت در ترازوی ما وزن سنگین‌تری دارند و نسبت به آثار دیگر کیفی‌ترند.» او با اشاره به اینکه آنچه ما تحت عنوان آثار فرهنگی تاریخی می‌شماریم نسبت به فرهنگ مظهریت دارند گفت: «این آثار فرهنگ نیستند بلکه مظهر فرهنگ ایرانند؛ نظیر نوروز، تخت جمشید، شاهنامه فردوسی، میدان نقش‌جهان و...» او مظهر فرهنگی را آن چیزی دانست که فرهنگ درآن به ظهور در می‌آید و ارزشش در همین است و تصریح کرد: «مظاهر فرهنگی آیینه‌هایی‌اند پیش روی فرهنگ که وقتی به آن‌ها می‌نگریم فرهنگمان را در آن‌ها می‌بینیم.» بهشتی گفت: «در فرهنگ واحد این‌ها با تمامی تفاوت‌هایشان با یکدیگر تجانس دارند زیرا که مظهریت واحدی نسبت به امر واحدی که فرهنگ است دارند.» نمایش تمام فرهنگ ایرانی در نوروز او با بیان اینکه در بین تمام این مظاهر فرهنگی برخی آیینه‌های قدی‌اند و فرهنگ تمام قدتر در این آیینه‌ها قابل مشاهده است، نوروز را یکی از مظاهر تمام قد دانست که تمامی فرهنگ ایرانی در آن به نمایش درمی‌آید. رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «به بهانه نوروز هر چه می‌خواهید راجع به فرهنگ ایرانی می‌توانید راجع به فرهنگ ایرانی بگویید.» او در ادامه با اشاره به مفهوم تنوع فرهنگی، صلح و مدارا گفت: «اگر نوروز مظهر فرهنگی ایرانی است زمانی که صحبت از مدارا می‌کنیم این به معنای نگران کردن همدیگر نیست.» او گفت: «مدارا یعنی حسن هم‌جواری داشته باشیم و این معنا که کاری به کار همدیگر نداشته باشیم در فرهنگ ایرانی مفهومی ندارد بلکه باید حسن هم‌جواری داشته باشیم.» او با تأکید بر این نکته که مدارا یعنی به همدیگر کار داشته باشیم و دلمان برای هم بتپد، اظهار داشت: مناسبات مسالمت‌آمیز داشته باشیم یعنی سلم و صلح اساس ارتباط ما باشد. بهشتی گفت: «در این صورت صلح معنای جدیدی می‌یابد و دیگر صلح رومی به معنای اینکه هرکسی با من است با او در صلح به سر می‌برم نیست بلکه صلح ایرانی می‌شود.» منشأ تنوع فرهنگی ایران همین سرزمین است بهشتی با انتقاد از اینکه برخی می‌گویند تنوع فرهنگی در کانادا، امریکا، استرالیا و... همانند ایران زیاد است تصریح کرد: «در ایران اقوام مختلفی نظیر کرد، لر، مازندرانی و... زندگی می‌کنند که از ابتدا در این سرزمین می‌زیسته‌اند و نباید در این زمینه این دو موضوع را مترادف شمرد.» به گفته او، تنوع فرهنگی در بسیاری از سرزمین‌های دیگر منشأ برون‌سرزمینی دارد به‌نحوی‌که مهاجران و بیگانگان به سرزمینی وارد شده‌اند و به آن‌ها گفته می‌شود که با زبان خوش مراعات همدیگر را بکنید و حقوق همدیگر را به رسمیت بشناسید و حس هم‌جواری داشته باشید. بهشتی تصریح کرد: «این در حالی است که نمی‌توانیم این حرف را در ایران بزنیم زیرا که تنوع فرهنگی در ایران منشأ برون سرزمینی ندارد و منشأ آن همین سرزمین است، اگر بیگانگانی هم با فرهنگ‌های مختلف به سرزمین ایران آمده‌اند بیشتر از سه نسل دوام نیاورده و از هاضمه این فرهنگ گذشته و ایرانی شده‌اند.» به گفته او، فرهنگ ایرانی هاضمه قوی دارد و اجازه نمی‌دهد فرهنگی در آن دوام آورد. رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تصریح کرد: «ازاین‌رو نمی‌توان تنوع فرهنگی در این سرزمین را با سرزمین‌های جوانی که تازه مهاجرین به آن‌ها سفر می‌کنند مقایسه کرد و باید واژه مهاجرت را در کنار تنوع فرهنگی در این‌ها قرار داد درحالی‌که این موضوع درمورد ایران صدق نمی‌کند.» اندام‌واره بودن فرهنگ در ایران بهشتی با بیان اینکه تنوع فرهنگی در ایران حکایت از اندام‌واره بودن فرهنگ در ایران دارد گفت: «اگر قرار باشد که آدم باشیم باید دست، پا، گوش و ... داشته باشیم و همه این‌ها نمی‌توانند شبیه یکدیگر باشند و باید حتماً با هم فرق کنند و همه در جای خودشان باشند تا بتوانند ایفای نقش کنند و کل این مجموعه بتواند حرکت کند، شعر بگوید و زندگی کند.» او در ادامه اظهار کرد: «بر اساس اندام‌واره بودن تنوع فرهنگی در ایران، هر آیین و رسمی در این سرزمین که اتفاق می‌افتد بسته به منطقه‌ای که شکل می‌گیرد متفاوت است اما نوروز را در هر جای ایران می‌توانید به‌جای آورید زیرا که نوروز بودن در این آیین نمود دارد.» تنوع فرهنگی حلقه‌های وصل کنار یکدیگرند و زمانی که به بهانه نوروز سخن می‌گویید راجع به هر گوشه‌ای از فرهنگ ایرانی می‌توان اظهارنظر کنید. بهشتی با بیان اینکه نوروز کم‌کم پدید می‌آید و حال ما را دگرگون می‌کند گفت: «در اسفندماه همه در اندیشه این هستند که کاری انجام دهند زیرا که بوی بهار به آن‌ها می‌خورد و در وجودشان تأثیر می‌گذارد.» او نوروز را نه یک روز بلکه فرآیند دانست و افزود: «نوروز فتح دل است و دل با ارتش فتح نمی‌شود نهایتاً ارتشش آرش است که با یک تیر دلش را فتح می‌کند.» بهشتی در پایان ابراز امیدواری کرد: «رگ و ریشه‌های فرهنگ را خودآگاه کنیم تا از آن‌ها بهره‌مند شویم در غیر این صورت از آن‌ها برخورداریم و این دو متفاوت‌اند زیرا که می‌توان گنجی در خانه داشته باشیم و از گرسنگی بمیریم.»