بهگزارش سفرنیوز، مهناز شریفی، سرپرست هیئت کاوشهای باستانشناختی تپه قشلاق سد تالوار شهرستان بیجار (بررسی روند تغییرات فرهنگی دوره مسوسنگ در پسکرانههای شرق زاگرس مرکزی) این مطلب را در نشست «گزارشبههمکار»، که روز گذشته 3 مرداد 96 بههمت پژوهشکده باستانشناسی در محل پژوهشگاه برگزار شد، مطرح کرد.
شریفی افزود: «پیش از این ارتباط فرهنگی ساکنان بین شرق زاگرس مرکزی و حوضه جنوبی دریاچه ارومیه در مطالعات باستانشناسی مطرح شده بود، اما از وجود مکانهای واسطهای در این میان اطلاعاتی در دست نبود.»
سرپرست هیئت کاوشهای باستانشناختی تپه قشلاق سد تالوار شهرستان بیجار، با بیان اینکه در کاوشهای باستانشناختی این محوطه بیش از 14 متر نهشت از فازهای مختلف دوره مسوسنگ شامل پنج دوره فرهنگی شناسایی شد، تصریح کرد: «این دورهها با شاخصههای فرهنگ دالما در تحتانیترین نهشت و آثار گودینتپه7 در فوقانیترین نهشت تا اواخر دوره مسوسنگ جدید در منطقه زاگرس مرکزی یک تداوم بدون وقفه حداقل 2هزارساله را نشان میدهند.»
بهگفته این باستانشناس، در تمام دوره مسوسنگ تعداد زیادی نماد کالا در فرمهای کروی، مخروطی، دیسکی، بیضوی و فرمهای خاص هندسی دیگر بهدست آمد.
استواری اقتصاد معیشتی بر دامداری و شکار
شریفی افزود: «دادههای باستانشناختی مکشوفه نشاندهنده این است که اتکای اقتصاد معیشتی ساکنان بر دامداری و شکار گونههای وحشی و صیادی آبزیان بیش از کشاورزی استوار بوده است.»
سرپرست هیئت کاوشهای باستانشناختی تپه قشلاق سد تالوار شهرستان بیجار، گاهنگاری مطلق و نسبی بهمنظور شناسایی تاریخ دقیق استقرارها و لایههای فرهنگی منطقه، بررسی روند تغییرات فرهنگی دره تالوار، بررسی تأثیر مؤلفههای طبیعی و بومی منطقه بر شاخصههای فرهنگی دوره مسوسنگ و روند تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ساکنان محوطه در دورههای مختلف برمبنای دادههای باستانشناختی را از اهداف اولیه این کاوش اعلام کرد.
او گفت: «از دیگر اهداف کاوش میتوان به بررسی علل شکاف استقراری و فروپاشی جمعیتی در زیستگاه در اواخر دوره مسوسنگ جدید و اوایل عصر مفرغ و بررسی ترتیب توالی استقراری قشلاق و جستوجوی بازه زمانی تحتانیترین لایههای فرهنگی آن اشاره کرد.»
این باستانشناس، با اشاره به ساختار و ویژگیهای معماری کشفشده در این محوطه، بافت معماری آن را نمادیآیینی دانست و استفاده از فضای باز مرکزی برای بخشی از ایام سال، ساخت انبارکهای زیرزمینی در کف اتاقها و استفاده فراوان از اندود گچی و تعیین برای دیوارهای اصلی و انطباق ورودیها با شرایط جغرافیایی را از ویژگیهای آن اعلام کرد.
بهگفته شریفی، غیرهمسطح بودن کف بناها بهعنوان نشانهای از گسترش ارگانیک بافت معماری، حداکثر بهرهگیری از شرایط زیستبوم و مصالحِ در دسترس و انطباق فضایی آثار معماری با الگوهای جغرافیایی غالب در منطقه (باد، زاویه تابش نور خورشید، منابع آب و سیستم معاش) از دیگر ویژگیهای معماری این محوطه است.
او استفاده از ابزارهای استخوانی، فراوانی استفاده از مهرها، تولید سفال لعابدار غلیظ و تزیینات رشتهایطنابی افزوده، ترکیب و استحکامبخشی سفالها با ملاط گچ، حضور همزمانی و همافقی سفال ایمپرس، مخطط، سینیهای پوستکنی و نبود دالمای بایوکروم را که مشابهت فرهنگی آن را با آذربایجان نشان میدهد (تحتتأثیر پدیده انتشار) از سنتهای بومی قشلاق عنوان کرد.
بهگفته سرپرست هیئت کاوشهای باستانشناختی تپه قشلاق سد تالوار شهرستان بیجار، سفالینهها از نظر فرم شباهتهایی با فرم سفالینههای آذربایجان دارد ولی عیناً تکرار نمیشود.