بهگزارش سفرنیوز، آرش دولتآبادیان، کارشناس باستانشناسی، این مطلب را روز دوشنبه 4 اردیبهشت 96، در نشست «گزارش به همکار» که بههمت پژوهشکده باستانشناسی در محل پژوهشگاه برگزار شد، مطرح کرد.
دولتآبادیان افزود: «یکی از اهداف اصلی باستانشناسی بازسازی زندگی مردمانی است که یافتههای مادی باستانشناختی را بهوجود آوردهاند و یکی از منابع اصلی در بررسی ادوار مختلف باستانی بررسی قبور بهمنظور شناخت فرهنگ و اعتقادات جوامع است.»
او ادامه داد: «صرفنظر از اهمیت محوطههای تدفینی و یافتههای حاصل از کاوش در آنها مانند معماری قبور، شیوه تدفین و اشیای موجود در گورها، بقایای انسانیای هم که از گورها بهدست میآیند ارزش مطالعاتی بسیاری دارند.»
این کارشناس باستانشناسی، با اشاره به امکان انجام مطالعات بسیار بر روی بقایای استخوانهای انسانی بهدستآمده از محوطههای باستانی، به بیان نکاتی درخصوص دیرینآسیبشناسی (پالئوپاتولوژی) استخوانهای انسانی بهدستآمده از کاوشهای علمی گورستان خرند و گنداب استان سمنان، صرفاً براساس شواهد ظاهری آنها، پرداخت.
او گفت: «دیرینآسیبشناسی حاصل یک مطالعه میانرشتهای و زاییده ارتباط سه رشته باستانشناسی، انسانشناسی و آسیبشناسی است.»
بهگفته او، دیرینآسیبشناسی به مطالعه بیماریها، عوامل بیماریزا و روشهای درمانی گذشته میپردازد.
دولتآبادیان اظهار کرد: «ازآنجاکه بیماری بخشی از زندگی انسان و همراه همیشگی او در طول زمان بوده و خود عامل ایجاد بسیاری از آیینها و فرهنگهای وابسته به درمان و درنهایت شکلگیری علومپزشکی شده است.»
او تصریح کرد: «بررسی بیماریهای قابلشناسایی میتواند پاسخگوی بسیاری از سؤالات و نقاط تاریک زندگی انسان باشد.»
این کارشناس باستانشناسی افزود: «بسیاری از بیماریها دارای عوارض و آثار ماندگار در بافت نرم هستند و شناسایی آنها از بقایای استخوانی قبور ناممکن است، ولی طیف وسیعی از بیماریها و آسیبها را ازجمله تروماهای مختلف، بیماریهای عفونی، متابولیک، عروقی، تومورها و تغییرشکلهای استخوانی و مفاصل بر روی استخوانها میتوان شناسایی کرد.»
دولتآبادیان گفت: «در بررسی بقایای استخوانی انسانی بهدستآمده از کاوشهای گورستان عصر آهن خرند و گنداب استان سمنان، که در سال 1381 عبدالمطلب شریفی انجام داد، نمونههایی از آسیبها و بیماریهای فردی، گروهی و مداخلات درمانی تنها از راه مشاهده ظاهری و بدون هیچ بررسی آزمایشگاهی شناسایی شدند.»
بهگفته این کارشناس، در این بررسی آسیبهای فردی مانند کلسیفیکاسیون لیگامان، خار پاشنه، شکستگی و فیوژن ستون مهرهها، و همچنین جراحی شکافت جمجمه (Trephination) با هدف درمانی تشخیص داده شد.
دولتآبادیان گفت: «بیماریها و آسیبهای گروهی نیز مانند عوارض ناشی از کمخونی کمبود آهن که میتواند ناشی از فقر تغذیه و یا بیماریهای انگلی روده باشد شناسایی شد.»
او افزود: «با توجه به تغییرات در ظاهر طبیعی استخوانهای ران و شیوع بالای آن فرضیاتی در مورد برخی رفتارهای عادتی و نحوه زندگی این اقوام نیز مطرح شد.»
این کارشناس اظهار کرد: «تنوع اطلاعات و نتایج بهدستآمده از مطالعات این پژوهش، اهمیت حفظ و مطالعه بقایای استخوانی را بهعنوان بخشی از دادههای فرهنگی بهدستآمده از کاوشهای باستانشناختی، که دارای ارزش مطالعاتی بسیار است و میتواند ارزش موزهای داشته باشند، یادآور میشود.»
دولتآبادیان افزود: «وجود پرسشهای بیپاسخ بسیار در مورد انسان و بیماری، نحوه برخورد فرهنگی مردمان جوامع مختلف با بیمار و بیماریهای خاص واگیر و بدشکلکننده، تأثیر بیماری و مرگ ناشی از آن بر شیوههای تدفین، تأثیر اپیدمی بیماریهای کشنده بر روی اسکان و مهاجرت انسانها یا تأثیر بر روی نتیجه جنگها و بسیاری پرسشهای دیگر ضرورت پژوهشهای پیوسته و گسترده را در این زمینه مطرح میکند.»
او خاطرنشان کرد: «بررسی دیرینآسیبشناسی براساس شواهد ظاهری بیماریها بر روی استخوان گام نخست مطالعات دیرینآسیبشناسی است که اطلاعات بسیاری را در زمینه بیماریها در اختیار ما میگذارد و با مطالعات تکمیلی رادیولوژیک و میکروسکوپی میتوان نتایج بیشتری بهدست آورد.»