سکونتگاه «کوروش» در محاصره معادن سنگ
دوشنبه، 17 شهريور 1393     ساعت: 10:21

به گزارش سفر نیوز،یک کارشناس ارشد رشته‌ی مردم‌شناسی گفت: روستای «کهنوش» در استان همدان با قابلیت تبدیل شدن به روستای هدف گردشگری، با گسترش معادن در حال تخریب است. کهنوش که در گویش محلی «کونوش» گفته می‌شود، روستایی کوهستانی در جنوب غربی استان همدان و شمال غربی شهرستان تویسرکان، در دامنه‌های رشته‌کوه «الوند» است. مردم آن گویش لری دارند و معماری روستا، پلکانی است، از یک طرف با دامنه‌ی کوه و از طرف دیگر به‌وسیله رودخانه و باغ‌ها محاصره شده است.
پوریا گل‌محمدی - شاعر و پژوهشگر مردم‌شناس - که در زمان انجام تحقیقاتش در زمینه‌ی «مردم‌نگاری روستای کهنوش» به معادن سنگی که در حال نابود کردن طبیعت این روستا بودند، برخورد کرد، در این‌باره گفت: روستای کهنوش از روستاهای استثنایی در ایران است که چندین ویژگی جذاب برای گردشگران را یک‌جا در خود جمع کرده است. کوه، سنگ‌های تراش‌خورده و طبیعی، چشمه، گیاهان کوهی، باغ‌های درخت با میوه‌های متنوع، قنات صخره‌ای، رودخانه، خانه‌های قدیمی و کاه‌گلی، کوچه‌ها و راه‌ها و خانه‌های سنتی، گردو، آلو و عسل شناخته‌شده در سطح کشور و مردمی مهمان‌نواز و فرهنگ‌دوست. همچنین محیط زیست این روستا ظرفیت مناسبی برای تبدیل شدن به روستای هدف گردشگری را دارد.
او درباره‌ی وجه تسمیه‌ی این روستا، توضیح داد: اهالی روستا سخنان متفاوتی درباره‌ی وجه تسمیه‌ی نام این روستا گفته‌اند؛ برخی معتقدند کهنوش سرزمین دوران کودکی کورش کبیر است و نام «کهنوش» نام تغییریافته‌ی کوروش است. برخی روستاییان نیز می‌گویند، کوروش کبیر دوران کودکی خود را تا سن 12 سالگی در کوهستان‌های این روستا همراه یک چوپان گذرانده است. اهالی می‌گویند، زمانی که کوروش کودک بود، چون مورد خشم پادشاه قرار می‌گیرد، او را در این مکان می‌آورند تا بکشند، که این کار انجام نمی‌شود. کوروش در این کوه‌ها زندگی می‌کند تا زمانی که بزرگ می‌شود و به پادشاهی می‌رسد. چند وجه تسمیه‌ی دیگر نیز در این زمینه گفته شده است، از جمله، این مکان را سرزمین «نوش‌آفرین» دختر یزدگر یا امیرارسلان دانسته‌اند. اما مهم‌ترین دلیل این نام به نظر، کوه‌های پرچشمه‌ی آن است. کهنوش به معنای کوهی پر از چشمه برای نوشیدن است. کوه‌های روستا چشمه‌های زیادی در نقاط مختلف دارد که آب‌ آن خاصیت دارویی هم دارد. حتی کو‌ه‌های آن، چشمه‌ای دارد که به نام حضرت علی (ع) «چشمه‌علی» نامگذاری شده و برای اهالی مقدس است. در این روستا هنوز مردم از چشمه آب می‌آورند، لباس‌های‌شان را کنار رودخانه یا چشمه می‌شویند. با طلوع خورشید گله‌ها راهی کوهستان می‌شوند و غروب برمی‌گردند. خانه‌ها هنوز گاهگلی و کوچه‌ها هنوز خاکی هستند. دالان‌هایی که وقتی وارد آن‌ها می‌شوید، نمی‌دانید به خانه‌ی دیگری راه پیدا می‌کنید یا کوچه. کهنوش روستایی در بن‌بست کوهستانی است که چندین ویژگی را باهم دارد. کوه، صخره، سنگ‌های طبیعی، چشمه‌های زیاد، رودخانه، باغ‌ها و درخت‌های متنوع، حشرات و حیوانات متعلق به منطقه، قنات صخره‌ای، خانه‌های قدیمی و سنتی و خشتی، عسل و شیر و پنیر محلی. این‌ها همه را یک‌جا داشتن است که باعث می‌شود، کهنوش خاص باشد. یک گردشگر که به این منطقه می‌آید، به‌دنبال هتل نیست؛ گردشگر می‌آید که در یک محیط کوهستانی از سکوت و زیبایی طبیعت و خوراک بومی، دیدنی‌هایی مانند سنگ، صخره، رودخانه، چشمه و ... که دست طبیعت برایش فراهم کرده، لذت ببرد، چیزی که اکنون در حال نابود کردن آن هستیم. این شاعر و پژوهشگر همچنین درباره‌ی گردشگرپذیر شدن این روستا و تأثیر آن بر زندگی اهالی روستا گفت: گردشگرپذیر شدن نه‌تنها در زندگی مردم روستا، بلکه در منطقه، استان و شهرستان هم تأثیرگذار است. ما هنوز درباره‌ی اهمیت گردشگر روستایی چیز زیادی نمی‌دانیم. درآمدی که گردشگر به یک منطقه می‌آورد، بسیار زیاد است. گردشگر از همان لحظه که وارد منطقه می‌شود، برای اقتصاد منطقه سود است. گردشگر علاوه بر در آمدی که برای شغل‌های مختلف می‌آورد، در برگشت خود در صورت رضایت از منطقه مانند یک رسانه، تبلیغاتی عمل می‌کند. اما متأسفانه یک انتقاد به مسوولان استان همدان در بحث گردشگری وارد است؛ برای آن‌ها همدان در غار «علیصدر»، «گنجنامه» و چند نقطه‌ی تاریخی دیگر خلاصه می‌شود. آن‌ها فکر می‌کنند گردشگر باید بیاید اینجاها و در خانه یا هتلی که امکانات مدرن شهری دارد، ساکن شود. گویی کسی چیزی از گردشگر طبیعت و روستایی نمی‌داند. گردشگر روستا و طبیعت نیازی به وسایل مدرن و زندگی امروزی ندارد. گردشگر علاقه‌مند به طبیعت و روستا دنبال سکوت است. چنین گردشگری برای سکوت پول می دهد. ما این سکوت را داریم، اما به جای این‌که از آن پول درآوریم، با تخریب طبیعت و ایجاد سروصدا این سکوت را نابود می‌کنیم. او اظهار کرد: نابودی سنگ‌هایی که قرن‌ها و میلیون‌ها سال برای تولدشان زمان نیاز است، در یک لحظه و اتفاق نیست، فاجعه است. عده‌ای به نام معدن، به جان کوهستان افتاده‌اند و با شکستن سنگ‌های که در سطح کوهستان‌اند، می‌گوید ما داریم سنگ استخراج می‌کنیم. سنگ‌هایی که شناسنامه‌ی روستا محسوب می‌شوند. کوهستان‌های کهنوش بدون این سنگ‌ها یک تپه بیشتر نیست. نابود کردن این صخره‌ها و سنگ‌هایی که برای مردم روستا شکلی هویتی و گاهی مقدس دارد، مساوی با نابود کردن روستاست. زمانی‌ که مواد منفجره و شیمیایی برای انفجار یک صخره و کوه استفاده می‌شود، حواشی نابودکننده‌ی زیادی برای طبیعت و محیط زیست دارد: 1- تخریب طبیعت بکر و زیبایی صخره‌ای کوهستانی که ساخته‌ی دست طبیعت در طول میلیون‌ها سال گذر زمان است 2- تغییر مسیر آب‌های زیرزمینی و فرو ریختن کانال برخی قنا‌ت‌ها و خشک شدن چشمه‌ها براثر انفجار و استخراج سنگ‌ها 3- آلوده شدن آب‌ها براثر مواد حاصل از برش سنگ‌های معدنی که با بارش برف و باران وارد چرخه آب می‌شود و در طولانی مدت موجب غیرقابل شرب شدن آب چشمه‌ها خواهد شد 4- به خطر افتادن زندگی جانوری و فرار جانوران و پرندگان از محیط طبیعی روستا 5- خاکه و پودر سنگ حاصل از برش سنگ‌ها به‌صورت گرد و غبار روی گیاهان و درختان روستا اثر می‌گذارد و نه فقط باعث خشک شدن درختان باغات و مزارع مجاور می‌شود، بلکه باعث ناباروری آن‌ها می‌شود 6- شکل غارت‌گرانه‌ی استخراج سنگ نه‌تنها مناظر زیبای روستا را نابوده کرده، بلکه با ایجاد راه‌های موقت برای حمل سنگ با ماشین‌های سنگین خاک‌های طبیعی را به خاک‌های مرده تبدیل می‌کند 7- بسیاری از این معادن نه‌تنها در بهبود وضع معیشتی مردم کوچک‌ترین نقشی نداشته‌اند، بلکه باعث ایجاد اختلاف بین مدیران روستایی و مردم و مهاجرت برخی از اهالی از روستا می‌شود 8- فعالیت شرکت‌های معدنی با تخریب مراتع و امکانات زیست‌محیطی منطقه پتانسیل‌های دامداری، کشاورزی، گردشگری، منابع غنی و مثمر‌ثمر طبیعی را به ویرانه تبدیل کرده و می‌کنند 9- انفجار، سروصدای بولدوزرها و لودر و چکش‌های ضربه‌زن باعث سلب آسایش و امنیت روحی و روانی ساکنان می‌شود 10- آلودگی این معادن باعث کاهش و نابودی مشاغل بومی مانند دامداری و زنبورداری می‌شوند 11- فعالیت غیراستاندارد این معادن گاهی باعث مرگ و آسیب دیدگی کارگران آن می‌شود. گل‌محمدی که مدتی را برای تألیف کتابش در این روستا سپری کرد، گفت: نخست، باید معدن را تعطیل کنیم. سپس روستا را با توجه به ظرفیت بالایش به‌عنوان روستای هدف گردشگری معرفی کنیم. این کوهستان و سنگ‌ها برای گردشگری محیط مناسبی است. نکته‌ی قابل توجه در این زمینه، توجه به آموزش اهالی و ایجاد فرهنگ است. ما باید همراه با تهیه‌ی زیرساخت‌های فیزیکی روستا به آموزش مردم روستا هم توجه کنیم. کشور چین پیش از المپیک چین، در دوره‌ای به مردم خود لبخند زدن را آموزش می‌داد تا وقتی ورزشکاران با روی خندان میزبان روبه‌رو می‌شوند، پس از بازگشت به کشورشان، دوباره برای سفر کردن به این کشور مشتاق باشند. هرچند مردم ایران، بخصوص همدان و تویسرکان مهمان‌نواز هستند، اما این به‌تنهایی کافی نیست. باید به اهالی آموزش‌های بیشتری داد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: