به گزارش سفر نیوز، خبرها حاکی از آن است که ارمنستان میخواهد «نان لواش» ایرانی را به نام خود ثبت کند.
مسوولان باید هرچهسریعتر برای فرستادن پرونده این نان ایرانی اقدام کنند و در پیشنهاد و ثبت دو اثر دیگر از آثار فرهنگ معنوی ایران، یکی«سنگک» و دیگری«آسیای بادی» نیز در آثار فرهنگی جهانی بکوشند. این نان تُنُک و نرم خوشخوراکی که در بیشتر نقاط ایران پخت میشود و به لَواش، لِواش و لَباش شهرت دارد، از نانهای سنتی کهن ایرانیان بوده است. ارمنستان یکی از حوزههای تاثیرپذیر از فرهنگ ایران بوده که سنت لواشپزی را همچون بسیاری از سنتهای ایرانی دیگر از مردم ایران وام گرفته است. بنا بر منابع اطلاعات کتبی، دستکم 800سال است که فقط از رواج و شهرت عام نان لواش در ایران میگذرد. چنانکه «نزاری قُهستانی» شاعر (720-645 هجری قمری) در این بیت از اشعار خود به معروف بودن و استعمال عام این نان اشاره میکند و میگوید: «پوز خود را لویشه کردستم تا طمع بگسلد ز قرص لواش». نهادهای فرهنگی مسوول و سازمان میراث فرهنگی را هشدار میدهم که تا دیر نشده و زمان، از دست نرفته است، پروندهای برای این نان سنتی ایرانی، همراه با پیشینه تاریخی و شیوه پخت و گستره جغرافیایی آن، در ایران فراهم کنند و برای ضبط و ثبت آن در فهرست آثار معنوی جهانی به یونسکو بفرستند.
ننشینند تا نان لواش هم مانند تار و چوگان به نام و کام سرزمینها و فرهنگهای دیگر درآید. به علاوه، به دستاندرکاران و علاقهمندان به میراث فرهنگی ایران یادآوری میکنم که شایسته است که از هماکنون در اندیشه ثبت دو اثر فرهنگ معنوی دیگر ایران، یکی «نان سنگک» و دیگری «بادآس» یا «آسیای بادی» در فهرست جهانی یونسکو باشند و پیش از آنکه کشورهای دیگر هوس تملک آنها را کنند، بیدرنگ در تهیه و تنظیم پرونده آنها بکوشند. لازم به گفتن است اگر نانهای معروفی مانند لواش و تافتون بجز ایران در سرزمینهای دیگری سابقه فرهنگی یافته است، نان مطبوع، تُرد و خوشلقمه سنگک منحصرا به سرزمین و فرهنگ و سفره خوراک مردم ایران اختصاص دارد. البته امروزه با مهاجرت برخی ایرانیان به کشورهای همسایه و اروپایی و آمریکایی، نان سنگک به بیرون از مرزهای ایران نیز راه یافته و به مردم این سرزمینها معرفی شده است. ایرجمیرزا گوارایی و خوشخوراکبودن این نان ابداعی ایرانی را چنین توصیف میکند: «نان از این خوبتر و تُردتر و نازکتر/ نان سنگک که دیگر پشمک و حلوا نشود!» نان سنگک، نانی بازاری و شهری است. پیشه سنگکپزی از پیشههای وابسته به شهر و از ویژگی زندگی شهرنشینی در ایران بوده است. این نان، همزمان با گسترش شهرها و پدیداری بازارها و راسته بازارها در ایران، شکل و قوام یافته است. شیوه پرفوتوفن و پیچیده خمیرزنی و پختن نان سنگک، همچنین شکل خاص معماری ساختمان تنور آن و مجموعه کارگران فنی و مجربی که در دکان سنگکی کار میکنند و سلسلهمراتب میان آنها (از خلیفه، شاطر و نانگیر گرفته تا آتشانداز، دستبهسیخ و...)، ابزارهای مختلف نانپزی مانند بالوئک، پارو، سیخ و سیخبچه، سنگکوب و... و همچنین فرهنگ واژگان و آداب و رسوم خاص معمول در این نانوایی نشان از یک پیشینه دراز دارد. بنا بر گزارشهایی که در منابع مکتوب تاریخی، ادبی و سفرنامههای خارجیان از نان سنگک به ما رسیده، به احتمال فراوان سابقه سنگکپزی، در برخی شهرهای ایران به پیش از دوره صفویان میرسد.
یکی دیگر از آثار معنوی - فرهنگی ایرانی که سابقه چندهزارساله دارد، آسیای بادی است که در ایران به بادآس و آسیای چرخ نیز شهرت دارد. آسیای بادی از کهنترین دستاوردهای صنعتی ایرانیان است که در حیات اقتصادی جامعههای روستایی و شهری ایران از پیش از ورود اسلام به این سرزمین نقش مهم داشته است. دانش سنتی بادآسسازی و استفاده از نیروی باد در خردکردن دانه، اگر ارزشی بیشتر از دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی در خلیجفارس نداشته باشد، ارزشی همسنگ آن دارد که در سال 1390 در فهرست آثار معنوی جهانی یونسکو قرار گرفت. منابع تاریخی معتبر، اندیشه بهرهگیری از نیروی باد در گرداندن سنگ آسیا، خرد و آردکردن دانههای غله را نخستینبار به مردم ناحیه بادخیز سیستان و سرزمین خراسان بزرگ نسبت میدهند و صنعتگران این نواحی را مخترعان و سازندگان آسباد معرفی میکنند. ظاهرا سیستان، قدیمترین سرزمین بادآسها و مردم ساکن در آن، نخستین قوم ایرانی بودند که بنا به نوشته مولف «تاریخ سیستان» از نیروی باد در گردش چرخهای آسیا برای خردکردن غلات و کشیدن آب از چاه استفاده میکردهاند. صنعت آسبادسازی از ایران به سرزمینهای دیگر جهان و نخست به ترکیه عثمانی و مصر و بعدها به کشورهای اروپایی که با مردم این دو کشور ارتباط داشتند، رفت. در اروپا تا اواخر قرن هشتم هجری قمری (15 میلادی) این نوع آسیا به «آسیای ترکی» معروف بود. یکی از شگفتانگیزترین فنونی که در دستگاه آسیای بادی سیستان در زمانهای بسیار قدیم و در آغاز بهکار گرفتن این دستگاه، بهکار میرفت، بنا بر نوشته «محمدبن ابیطالب دمشقی» در «نخبه الدهر»، برخلاف امروز قرارگرفتن چرخ باد آسبادها در زیر سنگهای آسیا بوده است. بعدها یک تحول و جابهجایی در مکانیزم و شکل بادآسها پدید آمد و چرخباد آسیاها روی بام آسکدهها برده و بربالای سنگهای آسیا کار گذاشته شدند. این دگرگونی در صنعت آسبادسازی تحولی پدید آورد و پرههای چرخبادها را بیشازپیش در برابر وزش باد و فشار آن قرار داد و در نتیجه، گردش تندتر چرخبادها بر میزان کارکرد و بازدهی دستگاه آسیا افزود. امروزه بسیاری از بادآسهای سنتی در نواحی روستایی سیستان هنوز پابرجا و بهکار هستند. دریغ است که این دستاوردهای دانشی و فرهنگی برجسته ایرانیان که سالها و سدهها نیاکان ما با آنها میزیستند و نقش پراهمیت و تاثیرگذاری در حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم این مرزوبوم داشتهاند در اثر غفلت و بیتوجهی در زمره آثار ملی ما ایرانیان در فهرست جهانی قرار نگیرد.