توریسم و اکوتوریسم، دلارهاي خفته در ايران
شنبه، 9 آذر 1392     ساعت: 12:37

به گزارش سفرنیوز، ایران با دارا بودن 14 اقلیم مختلف، 12هزار گونه گیاهی و 495 هزار گونه پرنده،32 چشمه آب معدنی، 25 پناهگاه حیات وحش می تواند با معرفی توانمندیهای خود به دنیا توریست جذب کند که هم به لحاظ اقتصادی مفید است هم به لحاظ فرهنگی.

مرتضي طالع كه دكتراي مديريت توسعه را از دانشگاه ژنو سويس گرفته از چهره‌هاي شاخص حوزه گردشگري ايران است كه يكي از ويژگي‌هاي مهمش تحقيقات و پژوهش‌هايش و داشتن نگاهي علمي به اين حوزه است. طالع از طراحان تاسيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در دوره سيد محمد خاتمي بود و از بنيانگذاران رشته مديريت جهانگردي در دانشگاه آزاد اسلامي است. او مدتي نيز نماينده سابق سازمان گردشگري ايران در يونسكو بوده و از اين رو اشراف خوبي به روند توسعه صنعت گردشگري در كشورهاي دنيا دارد.

دراین خصوص سوالاتی از ایشان مبنی بر اینکه چگونه فرآيند توسعه در دنيا شكل گرفت، چگونه دغدغه‌هاي محيط زيستي وارد مقوله توسعه شد، چگونه توسعه پايدار در سرلوحه كشورهاي دنيا قرار گرفت، نقش صنعت توريسم در توسعه پايدار چه بود، اين صنعت در دنيا تا چه اندازه رشد كرد و ايران چه جايگاهي در توسعه گردشگري دنيا دارد، مطرح شده است که به شرح زیر می باشد:

از چه زماني، دنيا با مقوله توسعه آشنا شد و كشورها درصدد توسعه يافتگي برآمدند؟

در دهه 1960 با پيروزي انقلاب‌هاي مختلف در كشورهاي جهان سوم موضوع توسعه در آن جوامع مطرح شد و براي اين امر، دانشمندان آن زمان مطالعاتي در كشورهاي جهان سوم انجام دادند تا چارچوب توسعه مشخص شود و بنيه سياسي، اقتصادي و فرهنگي كشورها ارتقا يابد. در دهه 1970 و به ويژه دهه 1980 برنامه‌هايي تدوين شد تحت عنوان برنامه توسعه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي ارتقا و پيشرفت كشورهاي عقب‌مانده يا كمتر توسعه‌يافته يا در حال توسعه اما در اين فرآيند كشورهاي زيادي سوار اين موج شدند تا به اهداف‌شان برسند. مثل اندونزي، مالزي، سنگاپور، هنگ‌كنگ، كره جنوبي، هند و تركيه در قاره آسيا، تونس، مراكش، الجزاير، تانزانيا و نيجريه در آفريقا كه توانستند وارد فرآيند توسعه شوند و هنوز هم در حال توسعه يافتگي بيشتر هستند. در امريكاي جنوبي هم كشورهايي مانند كوبا، پرو، مكزيك و برزيل و در اروپا هم كشورهايي مانند يونان، پرتغال، يوگسلاوي، بلغارستان، لهستان، چكسلواكي كه عموما از اروپاي شرقي و مركزي بودند و در دهه 60 و 70 هنوز جزو كشورهاي پيشرفته محسوب نمي‌شدند، وارد فرآيند توسعه شدند. در دهه 1980 برنامه‌ريزان اين كشورها تصميم گرفتند با يك شكل اصولي و براساس ضوابط، چارچوب توسعه را كه از قبل تعيين شده بود به صورت علمي اجرا و پله‌هاي توسعه را طي كنند و از عقب ماندگي نجات يابند.

و توسعه پايدار در اين فرآيند چه نقشي داشت و از چه زماني شروع شد؟

در اواخر دهه 1980 احساس كردند با اين سرعتي كه كشورها در زمينه توسعه يافتگي دارند طي مي‌كنند ممكن است اين فرآيند موجب تخريب حجم وسيعي از منابع طبيعي شود. لذا دنيا با اين واقعيت مواجه شد كه اگر بخواهد توسعه را بدون در نظر گرفتن معيارهاي محيط‌زيستي و منابع طبيعي ادامه دهد در چند دهه آينده اين كشورها از منابع طبيعي‌شان محروم خواهند شد. پس در اواخر دهه 1980 بحث توسعه پايدار توسط دانشمندان علم توسعه مطرح شد و بسياري از متخصصان و طبيعت دوستان مواردي را مطرح كردند كه منجر شد تا سازمان ملل براي نخستين بار در سال 1992 نشستي در برزيل برگزار كند و كشورهاي عضو، مواردي را تصويب كنند تا بنابرآن موارد منابع طبيعي و محيط زيست تخريب نشود. اجلاس برزيل نخستين اجلاس توسعه پايدار بود و بعد از آن و در سال 1993 در استكهلم دوباره سران كشورهاي دنيا دور هم جمع شدند تا با يك برنامه‌ريزي علمي‌تر بتوانند مسير توسعه را با حفظ معيارهاي محيطي زيستي و با بينشي جديد نسبت به طبيعت ادامه دهند. در اينجاست كه بحث توسعه پايدار در دنيا مطرح مي‌شود.

در اين اجلاس و اين برنامه‌ريزي جديد چه توافقاتي حاصل شد و چه اهدافي را دنبال مي‌كرد؟

يكي از مواردي كه در اين اجلاس مورد بحث قرار گرفت موضوع توسعه پايدار در حوزه توريسم بود. مصوبه در رابطه با توسعه گردشگري پايدار در برزيل به تصويب رسيد كه طي آن كشورهاي دنيا با همكاري سازمان ملل بايد اين اهداف را مدنظر قرار مي‌دادند: اول، توجه به گروه‌ها و جوامع محلي و منافع اقتصادي اين جوامع و حفظ محيط زيست و منابع طبيعي آنها. دوم، تغيير در الگوي مصرف و تبيين برنامه‌هاي فرهنگي و اجتماعي متناسب با جامعه ميزبان و سوم، شاخص‌ها و برنامه‌هاي توسعه گردشگري پايدار كه بايد مورد توجه قرار مي‌گرفت.

اين شاخص‌ها چه بودند؟

نخستين شاخص، رشد آهسته و كنترل شده صنعت گردشگري بود. در اجلاس 1992 شركت‌كنندگان به رشد صنعت گردشگري اعتقاد داشتند چون اين حوزه منبع اقتصادي بزرگ كشورهاي دنيا بود. اما به اين موضوع هم تاكيد كردند كه اين رشد و توسعه بايد آهسته و كنترل شده صورت گيرد چون اگر بدون ضابطه انجام شود موجب تخريب منابع طبيعي و مناطق زيست محيطي مي‌شود. دومين شاخص، ظرفيت يابي تعداد گردشگران. مقرر شد كه كشورها به اين امر دقت كنند كه جوامع محلي تا چه اندازه مي‌توانند توريست بپذيرند تا توريست‌ها مديريت شوند و منابع طبيعي حفظ شود. سومين شاخص هم كه خيلي اهميت داشت تشويق و ترغيب جوامع محلي در مشاركت در توسعه توريسم بود براي ارتقاي بنيه اقتصادي جوامع محلي و هم حفظ منابع طبيعي.

اينجا بود كه اكوتوريسم در دل توسعه پايدار شكل گرفت؟

بله، در سال 1965 براي نخستين‌بار دانشمندي به نام هسلر مقوله‌يي به نام طبيعت گردي را مطرح كرد كه چارچوبش به‌اين شكل بود: 1- در طبيعت باشد 2- پايدار باشد 3- آموزش‌هاي لازم درباره ارزش‌هاي مقصد داده شود و 4- توسعه مشاركت جوامع محلي و ميزبان مورد توجه قرار گيرد. در سال 1991 مجددا فردي به نام سپاساكوريان كه پدر علم توريسم بود تعريف جديدي از اكوتوريسم در دو محور مطرح كرد: 1- مشاهده طبيعت 2- حفظ فرهنگ و آيين‌هاي منطقه. براساس اين دو اصل سازمان جهاني جهانگردي به كشورهاي دنيا توصيه كرد كه اكوتوريسم را در دو محور توسعه پيگيري كنند. يكي اينكه مردم بتوانند توانمندي‌ها و جاذبه‌هاي طبيعي را تماشا كنند و به ديدن‌شان بروند و دوم اينكه به توريست‌ها توجه كنند و دقت كنند منابع طبيعي كشورهاي ميزبان حفظ شود.

اكوتوريسم چه حوزه‌هايي را مدنظر قرار داده است؟

هر كشوري براساس جاذبه‌هاي گردشگري خود شاخص‌هاي اكوتوريسم خود را داراست اما در كل تنوع اكوتوريسم در چند حوزه بوده است. كوهنوردي، غارنوردي، صخره نوردي، دامنه نوردي، كوه نوردي، پرنده نگري، بازديد از حيات وحش، بازديد از مناطق عشايري و ژئوتوريسم، نجوم، ساحل، دريا، جنگل، چشمه‌هاي آب معدني مورد توجه اكوتوريست‌هاي دنيا قرار گرفتند.

پس اكوتوريست‌ها هم كساني هستند كه از اين حوزه‌ها ديدن مي‌كنند؟

كلا چند تعريف درباره اكوتوريست‌ها مطرح شد: 1- كساني كه از مناطق طبيعي و منابع طبيعي بازديد مي‌كنند 2- كساني كه در ارتباط با منابع طبيعي و جانوران و حيات وحش مطالعات كارشناسي دارند و سعي مي‌كنند تنوع زيست محيطي و حيات وحش را بيشتر بشناسند و معرفي كنند 3- كساني كه از مناطق روستايي و عشايري براي آشنايي بيشتر با آيين‌ها و شيوه‌هاي زندگي آنان ديدار مي‌كنند 4- كساني كه در ارتباط با پديده‌هاي شگفت طبيعي بررسي و مطالعه مي‌كنند 5- كساني كه در نظر دارند از طريق منابع طبيعي و گردشگري طبيعت يك نوع طبيعت درماني براي خودشان ايجاد كنند 6- گردش در طبيعت و همزمان انجام ورزش‌هايي كه بتواند در محيط‌هاي طبيعي انجام دهند. اينها تعاريفي بودند كه براي اكوتوريست‌ها مطرح كردند.

اكوتوريسم چه نقشي در توسعه پايدار كشورها ايفا مي‌كند؟

سه سوال اساسي براي توسعه پايدار اكوتوريسمي وجود دارد: اول اينكه منابع و جاذبه‌هاي توسعه اكوتوريسمي كشور كدام است تا ابتدا اين جاذبه‌ها دقيقا مشخص شود و سپس به اكوتوريست‌ها معرفي شود. مثلا در ايران اگر اين جاذبه‌ها به جهانيان معرفي نشود آنها به ايران نمي‌آيند. اين حوزه مثل كتابخانه‌يي مي‌ماند كه درش بسته باشد و تا درش باز نشود كسي واردش نمي‌شود. لذا ما بايد در وهله اول جاذبه‌هايمان را به دنيا نشان دهيم كه اگر اين كار را بكنيم اكوتوريسم‌هاي زيادي را به كشور جذب مي‌كنيم. دوم اينكه چگونه مي‌توان ضمن حفاظت دقيق از اين منابع نهايت استفاده اقتصادي را از آن برد. معمولا اكوتوريست‌ها سه برابر يك توريست عادي خرج مي‌كنند. چون تعداد روزهاي اقامت‌شان نسبت به توريست‌هاي عادي چندين برابر است. توريست فرهنگي و تفريحي حداكثر يك هفته در يك كشور اقامت داشته باشند اما اكوتوريست ممكن است تا يك ماه هم در كشور اقامت كنند و هر شبي كه اقامت داشته باشد هزينه هتل و خوراك و خيلي موارد ديگر را پرداخت مي‌كنند و اين موجب استفاده اقتصادي جوامع محلي خواهد شد. سوم اينكه چه برنامه‌هايي را براي جذب هرچه بيشتر اكوتوريست‌ها داريم. ما در حوزه اكوتوريسم، 16، 15 شاخه مختلف داريم. اگر جهانيان بدانند قله و كوه‌هاي بلندي مانند دماوند داريم علاقه‌مند مي‌شوند و به ايران مي‌آيند.

ايران چه پتانسيل‌هاي ديگري در حوزه اكوتوريسم دارد؟

14 اقليم مختلف در ايران داريم. 12 هزار گونه گياهي داريم. 495 گونه پرنده داريم. 160 گونه پستاندار داريم. 180 گونه ماهي داريم. 81 گونه خزنده داريم. 32 چشمه آب معدني و آب گرم داريم. 800 چشمه آب معدني قابل شرب داريم. 16 قله بالاي 4000 متر و 14 قله بالاي 3000 متر داريم. 50 درياچه كوچك و بزرگ و 16 تالاب داريم. 25 پناهگاه حيات وحش داريم. 46 منطقه حفاظت شده داريم. لذا اگر ما بتوانيم اين توانمندي را به خوبي در دنيا معرفي كنيم مي‌توانيم توريست‌ها را جذب كنيم كه هم مي‌تواند به لحاظ اقتصادي مفيد باشد هم به لحاظ فرهنگي. مسلما همين افرادي كه وارد كشورها مي‌شوند مي‌توانند تبليغ خوبي براي ايران در دنيا انجام دهند.

و چگونه و با چه استراتژي‌اي مي‌توانيم توريست‌ها را به اين جاذبه‌ها جذب كنيم؟

ما ابتدا بايد به طور دقيق و طبقه‌بندي شده پتانسيل‌ها را شناسايي كنيم و سپس بازارهاي هدفمان را بشناسيم كه مثلا براي كدام جاذبه از كدام مناطق و كشورها مي‌توانيم توريست جذب كنيم.

اصلا اكوتوريست‌ها چه تفاوتي با ساير توريست‌ها دارند؟

اواخر دهه 1990 و اوايل 2000 آماري از سوي سازمان جهاني جهانگردي منتشر شد كه نشان مي‌داد صنعت جهانگردي به طور متوسط 5/4 تا 6 درصد در كشورها رشد داشته است اما اكوتوريسم در دنيا 12 تا 15 درصد رشد داشته. در حال حاضر اكوتوريسم رشدش سه برابر توريسم عادي است. ما با توجه به پتانسيل هايمان مي‌توانيم بهره‌برداري‌هاي خوبي از اكوتوريسم داشته باشيم. چون 80 درصد اكوتوريست‌ها تحصيلات عاليه دارند و ضوابط حفظ طبيعت را رعايت مي‌كنند. 60 درصدشان به صورت گروهي سفر مي‌كنند. 15 درصد خانوادگي سفر مي‌كنند. 13 درصد به تنهايي سفر مي‌كنند. 50 درصد بين 8 تا 14 روز سفرشان ادامه دارد. اين زمان براي توريست‌هاي شكار به 20 روز هم مي‌رسد. تورهاي ماجراجويانه در طبيعت 30 روز طول مي‌كشد. به طور متوسط اكوتوريست‌ها 1000 تا 15هزار دلار براي سفرشان هزينه مي‌كنند.

كدام كشورها در صنعت اكوتوريسم موفق هستند؟

در آسيا نپال طي 10 سال گذشته 255 درصد در صنعت اكوتوريسم رشد داشته است. چون هم تنوع حيات وحش دارد هم تنوع گياهي و هم ميراث فرهنگي و سنت‌ها و توريسم عشايري و روستايي. در امريكاي جنوبي كاستاريكا 66 درصد رشد داشته و هندوراس 15 درصد. در آفريقا، كنيا 45 درصد رشد و در حوزه حيات وحش نيز 80 درصد رشد داشته است.

آيا هركس كه به دل طبيعت سفر مي‌كند را مي‌توان اكوتوريست ناميد و اصولا اكوتوريست‌هاي واقعي چه خصوصياتي دارند؟

خير. آنهايي كه بخش اعظم زباله‌ها را در طبيعت رها مي‌كنند نه تنها اكوتوريست نيستند كه ضد اكوتوريسم هم هستند. من اسم اين افراد را تخريب‌كنندگان طبيعت مي‌گذارم. اما آيا اينها كه به ميهماني طبيعت مي‌روند و اينچنين آشغال و زباله در جنگل و كوها مي‌ريزند و شاخه درختان را براي آتش روشن كردن قطع مي‌كنند وقتي به خانه دوست‌شان هم مي‌روند، بعد از خوردن شام و ناهار آشغال‌شان را كف خانه مي‌ريزند. اين كار را نمي‌كنند چون ديگر از دعوت بعدي خبري نمي‌شود و ميزبان هم به حرف مي‌آيد. اما حال كه طبيعت و درخت‌ها زبان ندارند جرم‌شان اين است كه خانه شان را آلوده كنيم. آخر طبيعت چه گناهي كرده كه نمي‌تواند از حق خودش دفاع كند و با آن چنين رفتاري مي‌كنيم. همانطور كه خداوند طبيعت را در اختيار انسان‌ها قرار داده و براي انسان‌ها حق استفاده از طبيعت را قائل شده آيا طبيعت هم حقي ندارد كه انسان‌ها آن را رعايت كنند؟ نخستين موضوعي كه بايد در حوزه اكوتوريسم آن را رعايت كنيم اين است كه حقوق منابع طبيعي را بشناسيم. بايد بدانيم كه حقوق يك درخت چيست. شما اگر سگي را ببينيد كه با آرامش دارد به شما نگاه مي‌كند و تقاضاي يك لقمه غذا دارد آيا با چوب مي‌زنيدش؟ اين كار را نمي‌كنيد چون مي‌گوييد خدا خوشش نمي‌آيد و گناه است. خب نخستين قدمي كه بايد در راه اكوتوريسم ‌برداريم اين است كه حقوق طبيعت را بشناسيم. نكته دوم در مصرف هرچه كمتر انرژي تجديد ناپذير است. ما بايد از انرژي استفاده كنيم كه تخريب‌گر طبيعت نباشد. بايد دربرابر طبيعت مسووليت‌پذير باشيم. نكته بعدي آموزش است. اكوتوريست‌ها بايد آموزش ديده باشند كه وقتي وارد محيط طبيعي مي‌شوند چگونه از مواهب طبيعي‌اش استفاده كنند. نكته بعدي احترام به جوامع محلي است. جوامع محلي زماني به شما احترام مي‌گذارند كه شما به آنها احترام بگذاريد. ما بايد به آيين و سنت‌هايشان احترام بگذاريم و سعي كنيم ميراث معنوي مناطق اكوتوريستي را تقويت كنيم وگرنه اگر ميهمانان بدي باشيم آنها نيز ميزبانان بدي خواهند بود.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: