به گزارش سفر نیوز، یک کارشناس گردشگری گفت: تحول در نظام آماری گردشگری نسبت به بقیه موارد مهمتر است چون پایه و گلوگاه گردشگری ما نظام آماری است؛ این در حالی است که تاکنون به عدد و آمار دقیقی در این باره نرسیدهایم.
در پی تغییر و تحولات مسئولان سازمان میراث فرهنگی، هفته پیش مراسم تودیع و معارفه معاون جدید گردشگری برگزار شد و مرتضی رحمانی موحد کلید معاونت گردشگری را از منوچهر جهانیان گرفت تا خودش به عنوان یک دیپلمات باسابقه سکاندار این معاونت مهم و کلیدی در سازمان میراث فرهنگی باشد. اگرچه این انتصاب با نارضایتی برخی از کارشناسان این حوزه مواجه شد اما نجفی در این مراسم عنوان کرد که با توجه به سابقه فعالیت معاون جدید گردشگری کشور در وزارت امور خارجه از این پس باید شاهد افزایش هماهنگیها و همکاریهای معاونت گردشگری با وزارت امور خارجه باشیم. در همین مراسم نجفی هفت پیشنهاد برای تحول گردشگری در کشورمان ارائه داد؛ تشکیل شورای مشورتی با بخش خصوصی، ایجاد شورای برنامه ریزی، تغییر در ساختار اداری معاونت گردشگری، انفصال بخش پژوهشکده و معاونت گردشگری، نبود ارتباط با دانشگاهیان، آموزش و فرهنگسازی و تحول در نظام آماری کشور نسخه هفت بندی بود که رئیس سازمان میراث فرهنگی برای معاونت گردشگری پیچید. اگرچه بسیاری از این موارد قابل حل است و جزو اصلیترین مشکلات حوزه گردشگری به شمار نمیآید ولی همین میزان توجه به این حوزه خودش جای امیدواری دارد به شرطی که این پیشنهادات عملی و اجرا شود نه اینکه در حد طرح موضوع باقی بماند. به بهانه این پیشنهادات به سراغ «اردشیر اروجی»، کارشناس برنامه ریزی گردشگری و استاد دانشگاه رفتیم و در این باره با او گفت وگو کردیم.
با توجه به سابقه شما در حوزه برنامه ریزی گردشگری با چه تعداد از پیشنهادات رئیس سازمان میراث فرهنگی کشورمان برای تحول گردشگری موافقید؟
به عقیده من گردشگری ایران مشکل زیرساختی ندارد بلکه مشکل ساختاری از نوع فرصت سوزی دارد.
منظورتان از مشکل زیرساختی و ساختاری چیست؟
یعنی اینکه ما دارای مشکلات زیربنایی مثل نداشتن هتل، جادههای خوب و مناسب و مواردی از این دست نیستیم و اتفاقا از همین امکاناتی هم که داریم خوب استفاده نمیکنیم به عنوان مثال در تازهترین آماری که منتشر شده در حوزه گردشگری بین ۱۳۶ تا ۲۷۴ هزار تخت آماده بهرهبرداری وجود دارد و کشور ما در طول یک سال آمادگی پذیرفتن ۱۰ تا ۲۰ میلیون گردشگر را دارد در حالی که براساس آمار واقعی سالانه ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر به ایران سفر میکنند بنابراین باید این موضوع ریشهیابی شود که آیا از همین امکاناتی که داریم درست استفاده میکنیم؟ نتیجهای که با پژوهش در این حوزه میگیریم این است که تسهیلات اقامتی متناسب با مناطق توریستی توزیع نشده و به عنوان مثال در مناطقی هتل ساخته میشود که مشتری ندارد و بهره وری از هتلها بسیار پائین است. براساس آمارهای مطابق با استاندارد از ظرفیت هر هتل باید ۷۵ درصد آن اشغال شود تا هتل برای صاحبش سود داشته باشد در صورتی که در حال حاضر تنها ۵۰ درصد هتلهای کشورمان پر میشود.
به نظر شما در هفت بندی که آقای نجفی مطرح کردند، اولویت با کدام مورد است؟
تحول در نظام آماری گردشگری نسبت به بقیه موارد مهمتر است چون پایه و گلوگاه گردشگری ما نظام آماری است؛ این در حالی است که تاکنون ما اطلاعات دقیقی از این آمار نداشتهایم و هنوز به عدد و آمار دقیقی در این باره نرسیدهایم به عنوان مثال تعداد تختهایی که مطرح کردم هم دقیق نیست و فاصله بسیار زیادی با هم دارند ۱۳۶ تا ۲۷۴ هزار رقمی با فاصله بسیار زیاد است.
فایده داشتن آمار و اعداد دقیق چیست وچه کمکی به نظام گردشگری ما میکند؟
داشتن آمار و ارقام دقیق موجب میشود تا از ظرفیتها، تعداد گردشگران داخلی و خروجی مطلع شویم و وقتی به طور دقیق بدانیم که چه تعداد گردشگر خروجی و چه تعداد گردشگر ورودی داشتیم، آمار گردش مالی صنعت گردشگری مشخص میشود و میتوانیم در برنامه ریزی وسرمایه گذاریهای این حوزه بیشتر دقیق شویم.
در مورد شش پیشنهاد دیگر چه نظری دارید؟
به نظرم به جای تشکیل شورای مشورتی با بخش خصوصی، ایجاد شورای برنامه ریزی و تغییر در ساختار اداری معاونت گردشگری که سه پیشنهاد اول ایشان بود کافی است کانون ملی گردشگری تشکیل شود چون کانون ملی گردشگری چکیده برنامه ملی توسعه گردشگری است. این برنامه بین سالهای ۷۹ تا ۸۱ با مشارکت سازمان جهانی جهانگردی (UNWTO) و با حمایت مالی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) انجام شد. براساس چکیده این برنامه تصویب شد که به جای معاونت گردشگری باید کانونی تشکیل شود. اعضای این کانون از دست اندرکاران گردشگری در بخش خصوصی و دولتی هستند و راجع به مسائل گردشگری تصمیم میگیرند.
خب چرا این کانون تشکیل نشد؟
این سوالی است که شما به عنوان خبرنگار باید از مسئولان و دست اندرکاران این حوزه بپرسید.
مزیت تشکیل این کانون چیست؟
این کانون مرکز مستقلی است که دبیرخانه دارد و به هیچ عنوان دولت در تصدیگری این کانون دخالت نمیکند نقش دولت فقط سیاستگذاری، برنامه ریزی، هدایت، حمایت و کنترل و نظارت است این همان موردی است که در برنامه پنج ساله سوم و چهارم و قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور آمده است.
انفصال بخش پژوهشکده و معاونت گردشگری و نبود ارتباط با دانشگاهیان از موارد دیگری بود که آقای نجفی به عنوان مشکلات حوزه گردشگری برشمرده بودند، نظرتان در خصوص این موارد چیست؟
این دو مورد به راحتی قابل حل است ولی وقتی تصمیماتی میگیریم که اشتباه است انفصالی که ایشان ذکر کردند به وجود میآید. به عنوان مثال ایشان از نبود ارتباط با دانشگاهیان به عنوان یک مشکل یاد کردند در صورتی که خودشان شخصی را برای معاونت گردشگری انتخاب کردند که دیپلمات است و آشنایی با حوزه گردشگری ندارد و سوال من اینجا از رئیس سازمان این است که چرا از اساتید دانشگاه برای این جایگاه استفاده نکردند؟ چرا یک نفر از دانشگاه یا پژوهشکده گردشگری برای این مسئولیت انتخاب نکردند تا مسئولان این حوزه با معاونت گردشگری ارتباط بهتری داشته باشند؟ معاون گردشگری باید کسی باشد که ایران، جاذبهها، استعدادها و پتانسیلهای گردشگری ایران را به خوبی بشناسد در حالی که یک دیپلمات که بیشتر مواقع در خارج از ایران مشغول به کاربوده چگونه میتواند به گردشگری و مسائل آن در ایران مسلط باشد؟
نظرتان در خصوص پژوهشکده گردشگری چیست؟
پژوهشکده گردشگری تا به حال اقدامات مفیدی در این حوزه انجام داده اما به آنها کمتوجهی شده است.
آموزش و فرهنگسازی مورد ششم صحبتهای رئیس سازمان میراث فرهنگی بود که به آن اشاره شد، نظر شما در خصوص این مورد چیست؟
آموزش به حوزه دانشگاه مربوط میشود و فرهنگسازی به حوزه عمومی. مهمترین موردی که در حوزه آموزش وجود دارد این است که باید مدیران رده بالای این حوزه آموزش دیده باشند و حضور نیروهای آموزش دیده در مراکز گردشگری نیز اجباری شود اما در خصوص فرهنگسازی اصلیترین وسیله برای ارتقای فرهنگسازی در این حوزه راهاندازی شبکه گردشگری است که مدتهاست صحبت آن شده ولی هنوز عملی نشده است.
سازمان میراث فرهنگی دلیلی که برای عملی نشدن این وعده آورده کمبود بودجه است و همین موضوع موجب به توافق نرسیدن با سازمان صدا وسیما شده است، در این صورت چه باید کرد؟
برای تشویق حضور گردشگر در ایران راه حلهای بسیاری وجود دارد اما استفاده از رسانههای فراگیر مثل رادیو و تلویزیون به دلیل عمومی و سراسری بودنشان ازهمه موثرتر است و بیشترین کمک را درحوزه فرهنگسازی میکند. علاوه بر آن رسانهها هم نقش بسیار موثری در دامن زدن به مباحث گردشگری و حتی آموزش آن دارند.
در حال حاضر شاهد راه اندازی موسسات آموزشی در حوزه گردشگری هستیم، این موسسات چه کمکی به فرهنگسازی و ارتقای این صنعت میکند؟
راهاندازی این موسسات و افزایش فضای آموزشی در حوزه گردشگری بسیار خوب و مفید است به شرطی که از نیروهایی که از این موسسات بیرون میآیند استفاده شود؛ به عنوان مثال مراکز اقامتی و گردشگری برای استخدام نیروهای خود شرط دارا بودن مدرک از این موسسات را بگذارند و از افراد متخصص در این بخش استفاده بهینه کنند در این صورت هم صنعت گردشگری ارتقا پیدا میکند و هم نیروهای آموزش دیده بیکار نمیمانند.
گذشته از مواردی که آقای نجفی مطرح کردند و ما هم آنها را بررسی کردیم، تشکیل وزارتخانه برای میراث فرهنگی به جای سازمان میراث فرهنگی یکی از مواردی است که سالهاست مطرح شده ولی هنوز عملی نشده نظر شما در خصوص تشکیل این وزارتخانه چیست؟
سازمان فعلی میراث فرهنگی که ۸ سال است تشکیل شده هنوز به مطالبات اصلی خود نرسیده و بسیاری از اهدافش محقق نشده و این موضوع نشان دهنده آن است که تشکیل سازمان کمکی به این حوزه نکرده است و باید وزارتخانهای برای حوزههای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تشکیل شود تا هم ساختار سازمانی پیدا کند و هم نظرات کافی نمایندگان مجلس بر روی این وزارتخانه اعمال شود.
به عنوان سوال پایانی، نظرتان در خصوص لغو روادید که چندی است مطرح شده و قرار است بهزودی عملی شود چیست؟
به عقیده من مشکل فعلی گردشگری ما لغو روادید نیست یا اینکه حداقل جزو اولویتهای ما نیست. لغو روادید به نوعی تضعیف امنیتی برای یک کشور محسوب میشود در حالیکه کشور ما خوشبختانه امنیت دارد و لزومی برای انجام این کار به عنوان اولویتهای گردشگری نیست بنابراین بهتر است که مسئولان این حوزه برای رفع مسائل و مشکلات در حوزههای دیگر گردشگری تلاش کنند.