به گزارش سفرنیوز :محمد تقی رهنمایی گفت: سازمان میراث فرهنگی از ادغام دو سازمان دیگر تشکیل شده است و عملا در سه حوزه مختلف و در عین حال مرتبط با هم فعالیت می کند.
سازمان میراث فرهنگی تنها تعدادی از شهرها و یا استانها را در برنمی گیرد بلکه سراسر کشور را تحت پوشش دارد بنابراین رئیس سازمان میراث فرهنگی باید اطلاعات وسیع کشورشناسی داشته باشد نه آنکه برای اولین بار در یک ماموریت و یا سفر کاری میراث ملی را از نزدیک ببیند.
وی گفت: از سالها پیش غارت میراث فرهنگی و آثار زیرخاکی درحال انجام است پس رئیس سازمان میراث فرهنگی باید تدبیری در این خصوص بیندیشد چراکه با یک یورش بزرگ مواجه است. همچنین وضعیت موزه هایی که آثار ملی در آنجا نگهداری می شوند نامناسب است و باید از نزدیک با شرایط آنها آشنا شود. چون در سالهای بعد از انقلاب شاهد بودیم که اشیای زیادی از موزه ها به سرقت رفته است.
وی با بیان اینکه تجارت عتیقه در ایران و غارت فرهنگی، تجارت بسیار وحشتناکی است گفت: نیم نگاهی به موزه خاورمیانه در ژاپن نشان می دهد که غارت اموال ایران چطور و در چه حجمی انجام شده است. همچنین نبود نیروی ماهر باستان شناسی یکی از چالش هایی است که این سازمان با آن مواجه شده است چرا که در سالهای اخیر یا عده ای از آنها بازنشسته شده اند و یا کنار گذاشته شده اند. از سوی دیگر احیای پایگاههای حفاظتی میراث فرهنگی که اهرام های نظارتی به شمار می رفتند، لازم و ضروری است.
رهنمایی بیان کرد: در سالهای بعد از انقلاب گردشگری به عنوان فعالیت نامطلوب شناخته شده است البته یک سری مصلحت اندیشی هایی نیز وجود دارد که در جای خود محفوظ است. گردشگری یک جریان جهانی است که باید هر کسی تلاش کند سهم درخورش را از آن بگیرد به عنوان مثال ما از گردشگری عشرتی سهم درخوری نداریم درحالی که بخش عمده ای از گردشگری یک کشور مسلمان دیگر را گردشگری عشرتی تشکیل می دهد منتها از آنجا که ایران در مقوله میراث فرهنگی و تاریخی بسیار غنی است، دیگر نیازی به این نوع گردشگری ندارد. اما کشورهایی که فرهنگ و تاریخی غنی ندارند مجبور هستند جاذبه های مصنوعی ایجاد کنند تا گردشگر را به کشورشان بکشانند مانند تایلند، کوبا چین.
وی گفت: چالش دیگر گردشگری در ایران ویزا و هماهنگی با سازمانهای دیگر برای ورود گردشگر است همچنین تصمیمات برون مرزی گرفته می شود ولی به هدف نمی رسد. به عنوان مثال در نمایشگاههای خارجی شرکت می کنیم بدون اینکه درباره نتیجه آن صحبت شود. از سوی دیگر تبلیغات گردشگری ایران باید چنان زیاد و اثر گذار باشد که تبلیغات مسموم ذهن های آلوده را اصلاح و بعد اطلاعات درست را منتقل کند تا موجب جذب گردشگر شود.
این کارشناس گردشگری قطبی بودن جریان های گردشگری در ایران را یکی از مشکلات گردشگری داخلی اعلام کرد و گفت: آیا فقط شمال کشور است که جاذبه گردشگری دارد و مردم تا فرصت تعطیلات پیدا می کنند به آنجا می روند ؟ آیا ایران 1800 کیلومتر در جنوب کشور ساحل ندارد؟ این راه درست نیست که با یک طرفه کردن جاده ها باعث مختل شدن زندگی یک عده از افراد می شویم بلکه باید فکری کرد تا تعطیلات از مرخصی ها جدا شود.
رهنمایی به استاندارد کردن تاسیسات گردشگری و اقامتی نیز اشاره کرد و گفت: تاسیسات اقامتی در سالهای اخیر با موضوع استانداردسازی فاصله گرفته اند چرا که هر سرمایه گذاری اکنون در شهری مثل سرعین، هتل ساخته بدون اینکه بداند اداره یک مرکز اقامتی مهارت خاص خودش را دارد از سوی دیگر نباید جلوی کار سرمایه گذار را گرفت بلکه باید مسیر درست را به او نشان داد.
وی افزود: اکنون مسافران شمالی کشور چون قیمت هتلها گران است شب ها در چادر اقامت می کنند و با پیک نیک غذا درست می کنند چون به غذای رستورانی که به مواد اولیه اش نیز اعتنایی نمی کند، اعتماد ندارند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه صنایع دستی در دوران بلوغ خود یعنی در دهه 50 دچار رکود شد گفت: حمایت هایی که آن موقع از صنایع دستی ایران می شد هنرمندان را تحت پوشش حمایت های دولتی قرار می داد و دولت متعهد به خرید صنایع دستی می شد و به این ترتیب عرضه و فروش صنایع دستی به جریان می افتاد به عنوان مثال حصیربافی انزلی به تمام مناطق و سواحل مازندران صادر می شد اما اکنون نسل حصیربافت از دنیا رفته و گردشگری آن نیز دچار رکود شده همچنین با بازشدن درهای بازار چین، انزلی نیز صنایع دستی خود را از چین وارد می کند. از سوی دیگر از تولیدکنندگان فرش ماشینی حمایت شد ولی بافندگان فرش دستباف به انزوا رفتند و اگر ایرانی های مقیم خارج و عده محدودی از ایرانیان نبودند همان فروش اندک فرش دستباف نیز انجام نمی شد.