به گزارش خطوط پروازی، یک پژوهشگر حوزه مردم شناسی با بیان اینکه هر ملتی به آیینهای دینی و فرهنگی خود زنده است، یکی از ظرفیتهای مهم جشنها و آیینهای فرهنگی و قومی را نقش آنها در نهادینه شدن همزیستی و صلح و آرامش در جامعه دانست.
موبد پدرام سروش پور که در نشست علمی همایش «آیین ، صلح و تنوع فرهنگی» سخن می گفت با بیان این مطلب به بیان گوشه ای از مقاله اش با عنوان «نقش زندهنگه داشتن جشنها و آیینهای ملی و فرهنگی در نهادینه شدن صلح در جامعه» پرداخت.
او با اشاره به اینکه هر ملتی به آیینهای دینی و فرهنگی خود زنده است تصریح کرد: «آیینهایی که از یکسو برپایه فلسفهها و باورهای دینی شکل گرفته و از سوی دیگر تجربههای یک ملت را در به کاربردن این مفاهیم در زندگی و جامعه دارا هستند.»
او افزود: «در ایرانی با یکی از کهنترین تمدنها و فرهنگهای بشری ارزش این سنتها خیلی بیشتر بوده و به جرات میتوان گفت که این گنجینههای معنوی نه فقط متعلق به ایرانیان بلکه متعلق به جهان بشری هستند.»
این پژوهشگر گفت: «طی چند دهه گذشته اگر چه آیینهای دینی با صرف بودجه مناسب حمایت شده و حتی در بین اقلیتهای دینی نیز به تبعیت از جامعه کل رواج کافی را داشتهاند اما در مورد جشنها و سایر آیینهای فرهنگی کمتوجهی بیسابقهای صورت گرفته که متاسفانه در حال حاضر درگیر نتایج آن هستیم که به این سادگی ها جبران پذیر نیست.»
این پژوهشگر تصریح کرد: «جشنهای ملی همچون مهرگان، سده، تیرگان و همچنین بسیاری از آیینهای قومی که در روستاها، عشایر و شهرهای کوچک رواج داشته تحت تاثیر بزرگ و پرهزینه برگزار شدن آیینهای مذهبی بسیار کمرنگ شده و خیلی از آنها از بین رفتهاند.»
او گفت: «این درحالی است که دین و فرهنگ همواره مکمل یکدیگر بوده و هیچگاه در مقابل هم قرار نگرفته و نخواهند گرفت.»
سروش پور اظهار کرد: «یکی از ظرفیتهای مهم جشنها و آیینهای فرهنگی و قومی نقش آنها در نهادینه شدن همزیستی و صلح و آرامش در جامعه است که در این نوشتار سعی شده نخست با برشمردن برتریهای این آیینها و تاثیراتشان در جامعه، نقش آنها در گسترش صلح شناسایی و سپس چند مورد از این مراسم که تاریخی ایرانی، زرتشتی دارند بررسی شوند.»
پیشینه اسطوره ئی آیین های باستانی
محمد حسین باجلان فرخی دیگر سخنران این نشست علمی به بیان گوشه ای از مقاله «پیشینه اسطوره ئی آیین های باستانی در رویکرد به شادخویی و صلح » پرداخت و گفت: «پیشینه اسطوره ئی آیین های ایرانی در جشن ها و سوگواری های آیینی کهن پدیدار و برآیند دگرگونی های معیشتی و رویدادهای تاریخی اجتماعی مردمان فلات ایرن در گذر زمان در جهت رویکرد به آرامش و صلح و گریز از خشونت شکل یافته است.»
او افزود: «در نگرش کلی و فراسوی روایت های گوناگون در تعریف آیین که در متن این نوشته از شماری از آنان یاد می شود آیین چون سنتی فرهنگی یادمان باور های کهن و با اعمال نمادین بسیاری از جشن ها و سوگواری های باستانی و نیز پسا اسلامی را در بر می گیرد.»
آئين وحدت، صلح و تنوع فرهنگي
هارون يشايائي دیگر سخنران این نشست به بیان بخشی از مقاله اش با عنوان « آئين وحدت، صلح و تنوع فرهنگي» پرداخت و گفت: «در جهان امروز كساني پيدا مي شوند، گرفتار و زنداني در تعصبات جنون آميز كه چاشني جليقه هاي انتحاري خود را در هر كجا بتوانند مي كِشند و بي رحمانه آدم كُشي مي كنند.»
او اظهار کرد: «در جهاني كه سلطه گران نظامي و سياسي بمب هاي خانمان برانداز خود را از بمب افكن هاي پيشرفته در گوشه و كنار جهان بر خانه هاي مسكوني مردم مي ريزند...! در جهاني كه سياستمداران حيله گر براي تامين منافع ناحق خود با هر گونه ترفند، تهديد و تحريم زندگي مردم جهان را با نا اميدي، ترس و نگراني مي گذرانند...! در چنين شرايطي با هزار گونه نابساماني ديگر چگونه مي توان از صلح و تنوع فرهنگ ها و وحدت با مردم جهان سخن گفت.»
وی با طرح این پرسش که با اين همه، انسان مگر مي تواند انسان بودن خود را فراموش كند و تسليم آنچه شود كه بعضي انسان هاي صاحب قدرت بر او روا مي دارند؟تصریح کرد: «بديهي است انسان به عنوان انسان هرگز تسليم نخواهد شد.»
فرهنگ خميرمايه تشكل و انسجام و پويايي جامعه
ناصر تكميل همايون دیگر سخنران این نشست در ادامه با اشاره به این نکته که فرهنگ خميرمايه تشكل و انسجام و پويايي جامعه در فراگرد زماني است تصریح کرد: «رشته هاي تنيده در آن پاره فرهنگ هايي هستند كه ساكنان مناطق چندگانه و قوميت ها و صاحبان آيين ها و باورمندي هاي گوناگون حيات تاريخي و اجتماعي آنان را در يك نظام كلي و منظم مشروعيت و باورمندي مي بخشند.»
او گفت: «ظهور پاره فرهنگها و كارايي آنها به حكم طبيعت و خصيصه هاي انساني، از اصل تخريبي تضاد به دور است و در نماي كلي جامعه و تجليات فرهنگي، همواره وحدت و ديناميسم همسويي را در مسير تاريخ به نمايش درمي آورد.»
این پژوهشگر گفت: «روشنتر اينكه در يك جامعه كل (ملت) همواره وحدت فرهنگي در دامان تكثر فرهنگي رشد و پويايي مي يابد و فرهنگ هاي كل بشر (ملتها) در حالت سلامت جامعه ها و استقلال سنجيده و دوربودن از سلطه گري و سلطه پذيري هماهنگي و سازگاري دموكراتيك پيدا مي كنند.»