به گزارش از سفر نیوز ،مریوان با کوه و دشتهای سرسبزی که پیرامونش را گرفتهاند مانند انگشتری است که زریوار، نقش نگین فیروزهاش را بازی میکند. گنبد آبی پیر شالیار در اورامان هم چنین است و از دور چشمها را میرباید. سفری به مریوان و اورامانات انسان را غرق رنگ میکند.
خبرگزاری میراث فرهنگی – گردشگری – مریوان، از شهرهای کردستان که به واسطه شرایط طبیعی و آب و هوایی، فرهنگ مردم و موقعیت جغرافیایی یعنی هممرز بودن با عراق، از مناطق مورد علاقه گردشگران است. این شهر سفری شگفتانگیز برای مهمان خود رقم میزند.
درباره قدمت شهر مریوان، به قلعهای نظامی و مستحکم که به امر ناصرالدین شاه در دوهزار قدمی دریاچه زریوار بنا شده اشاره میشود. سپس در کنار این قلعه نظامی که «قلعه شاهآباد» نامیده میشد قصبهای احداث شد و چند خانوار از طوایف و سادات به آنجا کوچ کردند.
در رابطه با وجه تسمیه مریوان چند بیان وجود دارد اما نقل قول اصلی آن است که در متون قدیمی مریوان را «مهروان» متشکل از دو واژه «مهر» و «وان» به معنی «جایگاه مهر» نوشتهاند. در گذشته هنگام صدور قباله یا ذکر محل تولد موقع صدور شناسنامه از دو کلمه «مهروان» و «دژشاهپور» استفاده شده است.
مریوان در 50 سال گذشته دهی کوچک با چهار خیابان خاکی و تعدادی مغازه بود که تقریباً با توسعه جاده قدیمی گاران در محور سنندج و امکان تردد خودروهای مسافرکشی و باری و ورود و خروج کالا بود که مریوان مورد توجه قرار گرفت. همجواری با کشور عراق، ترددها و تحرکات نیروهای نظامی دو کشور، حاصلخیزی، وفور آب و محصولات کشاورزی و نیز وجود دریاچه آب شیرین باعث توجه همیشگی حکمرانان به این منطقه بوده است.
در بررسی متون تاریخی نیز درگیریها و تاخت و تازهای بسیاری در منطقه دیده میشود که وجود قلاع متعدد و مستحکم مؤید همین موضوع است. یکی از این قلعهها که بعد به قلعه مریوان معروف شد، قلعه هلوخان (قهلای ههلوخان)، از چهار قلعه مشهور است که در زمان حکمرانی اردلانها بر کردستانات در دوره صفویه روی کوهی که مشرف و مسلط به دشت و شهر فعلی مریوان است، ساخته شد. بعدها در کنار این قلعه، مسجدی با آجرهای قرمز رنگ ساختند که به مسجد سرخ مشهور شد. آثار این مسجد، قلعه زندان، آبانبار و مدفن امام مسجد (شیخ احمد ابن الانبارالنعیمی) هنوز برجاست.
رودخانههای فرعی و اصلی متعددی در این منطقه وجود دارد که در جذابیت و شکلگیری طبیعت منطقه نقش مهمی دارند. رودخانههای فرعی شهرستان مریوان نهایتاً با ملحقشدن به همدیگر رودخانهی سیروان را تشکیل میدهند.
در بین جاذبههای فراوان استان کردستان، زریوار به عنوان بزرگترین چشمه آب شیرین دنیا از زیبایی خاصی برخوردار است. «زریوار» (زریبار) و «زری» در زبان کردی به معنای دریاچه است. مردم مریوان معتقدند در محل دریاچه، شهری بود که به نفرین درویشی که مردم با او و خانوادهاش خوب رفتار نکرده بودند، زیر آب رفت. هماکنون در نزدیکی دریاچه، مقبرهای منسوب به آن درویش قرار دارد و زیارتگاه مردم مریوان است.
وسعت دریاچه زریوار به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر است و عمق آن نیز بین 2 تا 6 گزارش شده است. نیزارهای وسیعی این دریاچه آب شیرین را که آب آن از تعدادی چشمه و برف و باران تأمین میشود، دربر گرفتهاند. این نیزارها و دیگر انواع گیاهان آبزی و حاشیهای از جمله بارهنگ آبی، هزاران نی، نیلوفر آبی، نی، لویی، جگن، بزواش، نعنا و گندمیان زیستگاه مناسبی برای انواع جانداران از جمله ماهیان، پرندگان و پستانداران فراهم آوردهاند.
اردک سرسبز، خوتکا، چنگر، گیلار، پرستوی دریایی و انواع کشیم، پرندگان بومی هستند که زیستشان در سالهای اخیر به علت شلوغی دریاچه و ورود افراد محلی با مشکل مواجه شده است. برخی از این پرندگان را میتوان در تمام فصول سال مشاهده کرد. در محدوده دریاچه زریبار پستاندارانی شامل سگ آبی، روباه، گرگ، خوک وحشی، خرگوش و نوعی گربه وحشی زندگی میکنند.
این دریاچه همچنین محل زیست ماهیهای بومی از قبیل سیاهماهی خالدار، سیاهماهی معمولی، عروسماهی، مارماهی و گونههای رهاشده شامل کپور معمولی، کپور آینهای، فیتوفاک، آمور سفید، کپور سرگنده است.
دریاچه زریوار علاوه بر آن که یکی از جذابیتهای منطقه محسوب میشود، میتواند مرکزی برای محورهای گردشگری باشد. به عنوان مثال راه دسترسی به بازارچه مرزی باشماق که 16 کیلومتر از دریاچه فاصله دارد، مسیر تردد بازرگانان و مسافران بسیاری برای سفر به عراق و بازارچه است. از جذابیتهای این مسیر میتوان به آثار هشت سال دفاع مقدس نیز اشاره کرد.
از دیگر جاذبههای گردشگری مریوان جاده دور دریاچه است که مثل حلقهای دور دریاچه کشیده شده است. مردم و مسافران از این جاده سیاحتی برای تفریحات خود استفاده میکنند. در حاشیه این جاده، شش روستای بردهرشه، ینگیجه، کانیسپیکه، پیرصفا، درهتفی، کانیسانان و نی قرار گرفته که طبیعت بکر و سرسبزشان توجه هر مسافری را به خود جلب میکند. طول این مسیر از سهراهی نی تا سهراهی بردهرشه حدود 18 کیلومتر میشود. پیادهروی، دوچرخهسواری و اقامت شبانه از امکاناتی است که ضمن دیدن این روستاها برای گردشگران فراهم میآید.
دشت بیلو در 15 کیلومتری شهر مریوان قرار دارد. این دشت با پوشش گیاهی و چشمههای آب و همچنین جنگلهای اطراف آن پذیرای تعداد زیادی از اهالی شهر و روستاهای اطراف است.
زیستگاه قلعهبرد در 15 کیلومتری شرق مریوان از دیگر مقاصد طبیعی مریوان است که بین روستاهای دری، نشکاش، کله یونجه، برده سفید، گلان، بلچه سور، انجمنه، چور و ننه بوده و از همین نقاط میتوان به آن وارد شد. وجود صخرههای بزرگ، و سنگلاخی بودن منطقه و پوششهای گیاهی بسیار متنوع از جمله درختچههای گلابی وحشی، ون، بلوط، بنه، بادام کوهی و زالزالک و آلبالوی وحشی پناهگاه خوبی برای حیوانات بزرگ جثه فراهم کرده است. خرس قهوهای وحشی از گونههای برجسته منطقه است.
طبیعت زیبا در نقاط مختلفی از منطقه چشمنوازی میکند و منطقهی تفریحی قمچیان در کنار جاده مریوان به سقز یکی از نقاطی است که مسافران را خود میکند. در قمچیان علاوه بر سرسبزی، در فصل بهار گیاهان خوراکی زیادی مانند قارچ، پیچک، ریواس میتوان یافت. همچنین در کوهها و درههای اطراف آن حیوانات وحشی از قبیل خرس، روباه، خرگوش، گرگ و انواع پرندگان مخصوصاً کبک وجود دارد. ارتفاعات اطراف شهر مریوان نیز مانند چاوک، قلهی امام هر هفته پذیرای کوهنوردان بسیاری است.
دشت ناوطاق گاران در 40 کیلومتری شهر مریوان و بین بخشهای سرشیو و مرکزی، دیگر نقطه زیبای منطقه است. این دشت در فصل بهار به واسطهی سرسبزی و طبیعت زیبا و چشمههای آب، پذیرای گردشگران زیادی است. در این محل علاوه بر گونههای مختلف، گیاهان خوراکی زیادی مانند ریواس، پیچک، کنگر، قارچ خوراکی میروید که در فصل بهار روزانه تعداد قابل ملاحظهای از اهالی روستاهای اطراف آنها را جمعآوری و در شهر بهفروش میرسانند.
ملاقوبی در سه کیلومتری مریوان در شمال روستای هجرت و جنوب شرقی روستای برقلعه قرار گرفته و از قدیم زیارتگاه و تفریحگاه مردم منطقه بوده است. در این مکان درختان جنگلی زیادی وجود دارد و نام آن نیز برگرفته از وجود زیارتگاه شخصی به نام ملاقوبی است.
در مریوان، جدای از جاذبههای طبیعی، چندین مکان مذهبی نیز وجود دارد که هم به لحاظ مذهبی و معنوی از جاذبههای گردشگری محسوب میشوند و هم از این نظر که جایگاه خوبی برای دیدن مردم و آشنا شدن با فرهنگ و آداب و رسومشان خواهد بود.
بعضی از اماکن مذهبی عبارتاند از مرقد سید محمد ظهرالدین (پیرخضرشاهو) واقع در روستای پیرخضران؛ مرقد پیر توکل در بلکر؛ مرقد شیخ محمد نژمار در روستای نژمار بین سنه و مریوان؛ مرقد ملاابوبکر مصنفی در روستای چور؛ مرقد شیخ ذکریا در روستای کاکو ذکریا؛ مرقد پیر یونس در انجیران؛ مرقد ملا قطبالدین در روستای جوجهسازی؛ مرقد پیر یوسف در روستای نشکاش و مرقد درویش واقع بین روستای کولان و مریوان.
مرقد برخی افراد مشهور نیز از نقاط دیدنی مریوان بهشمار میآید. ملا محمد مشهور به «کاکه حه مه» و متخلص به ناری به سال 1291 قمری در قریه کیکن از روستاهای شلیر و ناوخوان متولد شد و از مدرسان طلاب بود. ناری انسانی فاضل و ادیب و شاعری توانا بوده و در سال 1363 قمری در روستای بیلو، درگذشت.
خاتون خورشید مریوانی، دختر شیخ معروف که لوس و از سادات «تهراتهون»است. با زبان فارسی و صرف و نحو عربی آشنا بود. این بانو در فن قالیبافی و مخصوصاً در زمینه نقش و نگار و نوع رنگآمیزی قالی و تهیه رنگهای متنوع آن شهرت داشته است. نقشههای او را اکنون در کردستان «خورشیدی» میخوانند. خاتون خورشید مادر شاعر معروف کرد، قانع مریوانی است که در آبادی لهنگهدی از روستاهای پینجوین عراق دفن است.
نامدار دیگر ملا ابوبکر مُصنَف چوری پیرخضرانی شاهویی است که بنا به نوشتهی هدیةالعارفین، در 909 قمری متولد شده و در روستای چور در 24 کیلومتری مریوان از دنیا رفته است. اکنون دهکدهی چور مسکن خاندان اوست. ملا ابوبکر تألیفات و آثار زیادی از خود برجا گذاشته است.
از آثار تاریخی مریوان و اطراف نیز میتوان از بناهایی نام برد، قلعه هلوخان و مسجد سرخ که پیش از این اشاره شد. تپه کلین کبود از دوره اشکانی و ساسانی واقع در دشت مریوان؛ تپه و قلعه روستای ننه از دوران صفویه؛ پل گاران از دوره صفویه؛ قلعه گبری گرد از دوره اشکانی؛ قبرستان تاریخی روستاهای پیله و بالک؛ تپه آسنگران روستای نی، تپه عبه فتول در کیلومتر 9 جاده مریوان-سقز.
در سفر به مریوان مانند بسیاری از مناطق اصیل، نمیتوان به دیدن مناطق تاریخی و طبیعی اکتفا کرد. سفر با آشنایی مردم و آداب و رسومشان کامل میشود. مردم مریوان شاید تفاوت اندکی از لحاظ آداب و رسوم با دیگر مردمان کرد داشته باشند اما همانند آنها آدابی دارند که با پدیدههای تاریخی مرتبطاند. مسلمان و شافعی مذهب هستند و جشنهای مذهبی، ملی و باستانی ریشه در باورهای کهنشان دارد. از مراسم رایج در میان کردان و مخصوصاً منطقه مریوان میتوان به مراسم تولد، مراسم فوت و عزاداری، مراسم عقد و تعیین مهریه و مراسم عروسی با رقص کردی (ههلپهرکی) اشاره کرد.
همچنین مراسمی نظیر شوشوبراتی، جشن آغاز سال، چهارشنبهسوری، عروسباران (بوکهبارانی)، اعیاد مذهبی مانند عید فطر، عید قربان و جشن مولودیخوانی به مناسبت میلاد پیامبر اسلام (ص) همگی با شکوه خاصی برگزار میشود.
پس از شهر مریوان، نوبت به تماشای شگفتیهای اورامانات میرسد تا سفر رنگی دیگر بگیرد. روستای اورامان تخت به دلیل نوع معماری، سبک زندگی، طبیعت زیبا و مراسم پیر شالیار شهرت خاصی دارد. به همین دلیل گردشگران زیادی در تمام فصول سال به این منطقه سفر میکنند.
واژه اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنى خانه یا جایگاه تشکیل شده است. اورامان یعنى سرزمین اهورایى. هور در اوستا به معنى خورشید است. هورامان را مىتوان جایگاه خورشید هم معنى کرد.
این روستا را هزار ماسوله نیز مىنامند، زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانهاى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر. خانههاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مرکزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیهاى اورامان یاد مىکردهاند. اورامان تخت از بخش اورامان تخت و چند روستای اطراف آن مانند سرپیر، کاله، رودبر، بلبر، ژیوار، ناو، نوین تشکیل شده است.
مردم منطقه معتقدند اورامان 99 پیر داشته که «پیر شالیار» یکی از آنها و احتمالا معروفترینشان بوده است. این محل در طول سال شاهد دو مراسم است. مراسم «کومسای» اردیبهشت هر سال برگزار میشود. مراسم دیگر، آیین پیر شالیار است که هر سال در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه قبل از 15 بهمن برگزار میشود. مراسم توسط متولی خانه و مزار پیر شالیار با همکاری اهالی روستای اورامان تخت برگزار میشود.
تعداد زیادی گوسفند که نذورات مردم برای پیر شالیار است در صبح روز چهارشنبه قربانی میشود. مقداری از گوشت میان مردم تقسیم شده و با مقداری از آن نوعی آش به نام «ولوشین» تهیه میکنند که روز برگزاری مراسم، آن آش نیز بین اهالی تقسیم میشود. مراسم در عصر روز پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار میشود. این مراسم توام با برپایی سماع عرفانی به شکل دستهجمعی و نواختن دف است.
گوش سپردن به موسیقی اورامان نیز سهم بسزایی در درک منطقه دارد. موسیقی اورامان را میتوان به دو گروه چپله و گوشی تقسیم کرد. چپله آهنگهایی را شامل میشود که ریتمی مشخص دارند و همراه با کف زدن اجرا میشود. گوشی، ملودیهای آواز مانندی را در بر میگیرد که ریتم منظم ندارند و اغلب به صورت آزاد اجرا میشوند و خوانندگان به هنگام اجرای موسیقی یک یا دو دست خود را روی گوش میگذارند تا تمرکز بیشتریبیابند