پايگاه اطلاع رسانی گردشگری سفر نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

SAFARNEWS.COM


میراث‌فرهنگی؛ معماری قدرت نرم تمدن ایرانی در نظام جهانی
تاريخ خبر: يکشنبه، 28 ارديبهشت 1404 ساعت: 15:16
به گزارش سفر نیوز ، وزیر میراث‌فرهنگی به مناسبت روز جهانی موزه‌ها و هفته میراث‌فرهنگی در یادداشتی نوشت: در عصر بازآرایی قدرت‌ها، جایی که جغرافیای ژئوپلیتیک به‌سوی الگو‌های نوین نفوذ و اثربخشی در حرکت است، مفهومی نو از قدرت در حال شکل‌گیری است قدرتی مبتنی بر فرهنگ و میراث. میراث‌فرهنگی؛ معماری قدرت نرم تمدن ایرانی در نظام جهانی وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به مناسبت روز جهانی موزه‌ها و هفته میراث‌فرهنگی در یادداشتی نوشت: در عصر بازآرایی قدرت‌ها، جایی که جغرافیای ژئوپلیتیک به‌سوی الگو‌های نوین نفوذ و اثربخشی در حرکت است، مفهومی نو از قدرت در حال شکل‌گیری است: قدرتی نه متکی بر سخت‌افزار‌های نظامی، ساختار‌های اقتصادمحور یا ائتلاف‌های سیاسی، بلکه مبتنی بر هویت، فرهنگ و میراث؛ آن‌گونه که در ادبیات راهبردی از آن با عنوان «قدرت نرم تمدنی» یاد می‌شود. در یادداشت سیدرضا صالحی‌امیری امده است: در این هندسه نوین جهانی، ایران نه صرفاً با تکیه بر منابع نفتی و معدنی، بلکه با سرمایه‌های تاریخی‌اش، یعنی میراث‌فرهنگی، در حال بازیابی جایگاه تمدنی خویش است. این میراث، حافظه جمعی و هویت تاریخی ملتی است که در پرتو گفت‌و‌گو، عرفان، زیبایی‌شناسی و خلاقیت شکل گرفته است. تا امروز، ۲۸ اثر ملموس و طبیعی از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌اند که در بیش از ۱۰۷ مکان تاریخی و فرهنگی پراکنده‌اند؛ از بیابان لوت تا مجموعه‌های عظیم پاسارگاد و تخت‌جمشید، از ارگ بم تا باغ‌های ایرانی، از کلیسا‌های ارامنه تا سازه‌های آبی شوشتر. این آثار، صرفاً بنا‌های تاریخی نیستند، بلکه متون گویای تمدن غنی ایران در دیدگان جهانیان‌اند؛ آثاری که اسنادی زنده‌اند و ایران را نه فقط در هیئت یک ملت یا دولت، بلکه به‌مثابه یک مفهوم تمدنی برتر به جهانیان معرفی می‌کنند. در حوزه میراث ناملموس نیز ایران با ۲۶ اثر جهانی، اکنون در زمره چهار کشور پیشرو در این عرصه قرار دارد. این میراث ناملموس (از نوروز و تعزیه گرفته تا موسیقی مقامی، آیین‌های منحصر‌به‌فرد و دانش بومی زیست‌محیطی) شاکله‌ای از نظام دانایی سنتی ایرانی است که در برابر جهانی‌سازی همسان‌ساز، باعث مانایی و استواری این سرزمین شده است. امروز، هر کاشی از مسجد جامع اصفهان، هر آجر از چغازنبیل و هر طرح گلابتون‌دوزی در هرمزگان، یک سفیر مجسم و درعین‌حال فاخر ایران است. دیپلماسی فرهنگی ما نه در ادبیات رسمی، بلکه در معماری، آیین، رنگ و روایت، در شعر و شعور متجلی است. این گنجینه‌ها در لحظه‌ای که یک گردشگر خارجی در برابرشان می‌ایستد، تبدیل به یک «ارتباط فرهنگی و تمدنی» می‌شوند؛ گفت‌وگویی بی‌کلام، اما ژرف میان ایران و جهان. وظیفه ما در قبال این سرمایه، حفاظت و صیانت از آن به‌عنوان یک امانت تاریخی و انتقال خلاقانه‌اش به نسل آینده به‌مثابه یک اندوخته معنوی است. حفاظت فیزیکی کافی نیست؛ باید میراث را در ذهن و زبان نسل جدید نهادینه کنیم. اگر دانش‌آموز ایرانی بداند بر روی چه خاکی گام می‌گذارد و چه تاریخ شکوهمندی را حمل می‌کند، هرگز از هویت خود گسسته نخواهد شد. کارشناسان میراث‌فرهنگی ما، صرفاً معماران و مرمت‌گران بنا نیستند، بلکه روان‌شناسان هویت‌اند؛ آنان‌که ترک‌های ساختمان‌ها را مرمت می‌کنند تا از گسست‌های هویتی آینده جلوگیری شود. هر سنگ، هر طاق، هر گنبد، حامل معنایی است که بازسازی آن، یعنی بازگرداندن معنا به کالبد اجتماعی ما. امروز، در بحبوحه نبرد روایت‌ها و تصویرها، آن‌چه ما را از فروغ می‌اندازد، نه دشمنی بیگانه، بلکه غفلت خودی است. اگر نظام آموزشی ما به‌جای تکرار مدام محفوظات، کودکان را هر هفته به موزه‌ها، بنا‌ها و مکان‌های تاریخی ببرد، آینده‌مان را نه فقط باسوادتر، بلکه باشعورتر ساخته‌ایم. میراث‌فرهنگی ایران، نه فقط هویت ما، که ابزار آینده‌سازی ماست. در جهانی که قدرت‌های فرهنگی رقیب، به‌سوی بازنویسی تاریخ و هویت ملت‌ها حرکت می‌کنند، ما باید با گفتمان میراث، با دیپلماسی فرهنگی و با پیوند‌های بین‌نسلی، سرمایه تمدنی خود را از انفعال به کنشگری بدل کنیم. میراث ما مقدس است؛ نه تنها از آن‌رو که تبلور تاریخ است، بلکه به این سبب که شالوده آینده‌ای هویت‌مند و سربلند خواهد بود. در پایان، فرارسیدن «روز جهانی موزه‌ها» و «هفته میراث‌فرهنگی» را به اندیشمندان، مرمت‌گران، کارشناسان دلسوز، فعالان گمنام، حافظان هویت ملی و یکایک تلاشگرانی که با جان و دل در حفظ و احیا این میراث می‌کوشند، تبریک می‌گویم.