شهریار عدل عاشق فرهنگ ایرانی بود
سه شنبه، 6 شهريور 1397     ساعت: 12:05
به گزارش خطوط پروازی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «شهریار با دل کار می کرد زیرا عاشق فرهنگ ایرانی بود و هر جا نگاه می کرد روی یک معشوق را می دید که آن هم فرهنگ ایرانی بود.» سید محمد بهشتی رئیس این پژوهشگاه، این مطلب را دوشنبه 5 شهریور درمراسم گرامیداشت شهریار عدل و رونمایی از کتاب عدل نامه که با حضور خانواده او و جمعی از باستان شناسان پیشکسوت برگزار شد، مطرح کرد و گفت : «سالها پیش روایتی خواندم؛ زمانیکه قیامت می شود خداوند بندگانش را مواخذه می کند که چرا به من عشق نورزیدید و آنهایی که عشق نورزیده اند اعتراض می کنند که خدایا ما نمی دانستیم عشق چیست و خداوند می گوید در دنیا به چیزی غیر از من عشق ورزیدید ؟ و آنها در پاسخ می گویند آری و خداوند می فرماید پس شما می دانستید عشق ورزیدن چیست. » او افزود : «تمامی انواع عشق ورزیدن در عشق ورزیدن مشترک هستند و من فکر می کنم با توجه به اینکه همه ما رفتنی هستیم و زمان حضورمان دراین عالم روزی به اتمام می رسد اگر قصد داریم غصه بخوریم باید برای این غصه بخوریم که آیا در این عمری که داشته ایم توانسته ایم بهره ببریم و اگر برده باشیم در آن دنیا دست خالی نیستیم و اثرات آن هم در این دنیا معلوم است .» بهشتی با طرح این پرسش که چطور دست خالی نیستیم تصریح کرد: «بالاخره چیزی بوده که به آن عشق بورزیم و بنا به اینکه ما به چه چیزی عشق ورزیده ایم آن همان سرمایه ای است که با خود به آن دنیا می بریم .» بهشتی افزود: «شاید بهشت ما هم همان چیزی باشد که به آن عشق ورزیده ایم.» او اظهار داشت: «پدرم معتقد بود برخی افراد با دست و برخی دیگر با دل کار می کنند ، آنهایی که بویی از عشق برده اند افرادی هستند که با دل کار می کنند و دغدغه ساعت کار ، مرخصی ، رتبه علمی ، اسم و رسم و ... ندارند.» بهشتی تصریح کرد: «اینها چقدر شبیه شهریار عدل است زیرا که او از جمله افرادی بود که با دل کار می کرد چون عاشق بود و اگر کسی خاطره ای از وی دارد خاطره ای از عشق ورزیدن است.» رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به روابطش با شهریار عدل گفت: «همواره شهریار برایم مصداق این بیت از حافظ بود ؛« مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هوا داران کویش را چو جان خویشن دارم» و این یعنی هر کسی به آنچه شهریار عاشقش بود عشق می ورزید از نظرش محترم بود.» او تصریح کرد : «سنگ ترازوی شهریار در شناخت افراد این بود که به آنچه او به آن عشق می ورزد علاقه و محبت داشته باشند.» بهشتی در ادامه با اشاره به اولین ملاقاتش با شهریار عدل در فرانسه گفت: «در تمام مدتی که در فرانسه بودم شهریار از من جدا نشد و دلیل آن را بعد ها فهمیدم.» او افزود: «او به این دلیل در طول یک هفته از من جدا نشد که فهمیده بود مسئولیت سازمان میراث فرهنگی به من واگذار شده و اگر بتواند ساز مرا کوک کند دیگر مهم نیست که اگر کسی بخواهد زخمه بر این ساز بزند صدای دلنشینی از آن بیرون آید.» بهشتی گفت: «او در طول این مدت تلاش کرد آنچه را باید بدانم به من بگوید و من بسیار از او آموختم بدون آنکه بدانم و گویی این سفر برایم سفری از جنس اودیسه بود.» بهشتی افزود: «شهریار عدل می خواست من را هم جزو کسانی بکند که چو جان خویشتن بداند و من عاشق همان چیزی باشم که او است .» بهشتی تصریح کرد: «با اینکه مدارک ، اسناد و یاد داشت های زیادی از شهریار باقی مانده اند اما او دست پر رفت زیرا حاصل تلاش افرادی همچون شهریار که هزاران موضوع را مورد تحقیق و پژوهش قرار می دهند نمی تواند هزاران جلد کتاب و مقاله باشد و همیشه این گرفتاری پیش می آید که حجم زیادی از اسناد و مدارک باقی می ماند و شاید یک لشکر آدم نیاز باشد که در زمان طولانی اینها را به سرو سامان برسانند.»