درد احمدی نژاد چیست؟ او چه می‌خواهد؟!
يکشنبه، 6 اسفند 1396     ساعت: 11:23
برترین ها: رفتارهای عجیب احمدی نژاد تمامی ندارد و سیاستمدار سابق، آغوش شهرت را رها نمی کند؛ به هر قیمتی و به هر ضرب و زوری که شده خودش را تیتر رسانه ها می کند، در این اوضاع هر رسانه ای از ظن خودش رفتارهای احمدی نژاد را تفسیر می کند، روزنامه وقایع اتفاقیه در همین باره نوشته است: نامه می‌نویسد، کسی پاسخ نمی‌دهد. ضرب‌الاجل می‌دهد کسی توجهی نمی‌کند. سفر استانی می‌رود کسی به استقبالش نمی‌رود. حتی برنامه کوهنوردی هفتگی هم می‌گذارد تا شاید از سیاهی‌لشکر سال‌های قبل بتواند چند نفری را به دور خود جمع کند. همه برنامه‌هایش با شکست مواجه شده است. محمود احمدی‌نژاد درست در ۶۱ سالگی‌اش در جایی ایستاده است که نه‌تنها آن را دوست ندارد بلکه آشفته‌اش هم کرده است. این آشفتگی‌اش تا آنجا شدت یافته که همه را هدف قرار داده است. از دولت خیلی وقت است که گذشته و روسای مجلس و قوه‌قضاییه را هدف قرار داده اما نامه آخر به رهبری عالی نظام، آخرین اقدامی بود که به نظر می‌رسید در این آشفتگی انجام دهد. مردی که اصولگرایان سال‌ها قبل برای حمایت از او از یکدیگر پیشی می‌گرفتند حالا تنهای تنهاست و برایش از آن روزهای پرجمعیت تنها یکی‌دو نفر باقی مانده است. افرادی که هر کدام از آنها روزگاری ناخوش‌تر از دیگری در محاکم قضایی دارد. احمدی‌نژاد دیگر هیچ چیز برای باختن ندارد و همین هم این روزها او را به موجودی جدید تبدیل کرده است. احمدی‌نژادی‌ که این روزها نامه می‌نویسد و خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس و ریاست‌جمهوری و حتی برکناری رییس قوه‌قضاییه می‌شود خوب می‌داند که این درخواست‌ها جوابی ندارد اما همه خوب می‌دانند که احمدی‌نژاد در حال سرمایه‌گذاری برای آینده‌ای است که شاید حتی اصولگرایان هم از اعتراف به آن وحشت داشته باشند. احمدی‌نژاد هم آشفته است و هم هراسان. هم نگران است و هم از آینده واهمه دارد، همین شرایط صفت «غیرقابل پیش‌بینی بودن» او را شدت می‌بخشد. او حتی واسطه‌های پیشین خود را هم از دست داده است. در همین رابطه نگاه پرویز براتی در روزنامه اعتماد متفاوت است: رفتار‌های اخیر احمدی نژاد را باید بر طبق الگوی پاتافوریک تفسیر کرد. بحث پاتافور منوط به ساختن دنیایی بر طبق یک متافور (استعاره) است. «پاتافور» مبنایش بر «پاتافیزیک» است؛ شاخه‌ای از فلسفه یا علم که پدیده‌های خیالی‌ای را بررسی می‌کند که در جهانِ ورای متافیزیک حضور دارند. دانش راه‌حل‌های تخیلی است. احمدی‌نژاد این روز‌ها بر سازنده چنین فضایی است. در آمریکا از داخل خودروی ضد گلوله صدای کودکی را در کنار خیابان می‌شنود که می‌گوید محمود! محمود! یا اینکه شلوغی طبیعی خیابان‌های استانبول را در ساعت ٩ صبح به استقبال مردم این شهر از خود تعبیر می‌کند. همه این‌ها حتی در صورت کذب بودن، «واقعی است»؛ چرا که احمدی‌نژاد پاتافور ایجاد می‌کند و از قضا خیلی از ما، «درون پاتافور احمدی‌نژاد» در حال نقد کردن او هستیم. اشتباه خیلی از ما در همین است؛ افتادن در دام پاتافور احمدی‌نژاد. باید گفت: عبدالقادر نامی هم تحت تاثیر احمدی‌نژاد است نه برعکس. در حال حاضر کل مملکت در یک معنا در پاتافور احمدی‌نژاد است. احمدی‌نژاد نگران هیچ نقدی نیست و هر نقدی را هم در جهت تحقق هدف دیپلماسی عمومی خود می‌داند. اصولا هر نقدی در پاتافور احمدی‌نژاد شکل می‌گیرد واقعیتی به نام احمدی‌نژاد که بعد از ۵ سال از رفتنش هنوز بر همه چیز ما مسلط است! ما تماما در این فضا سیر می‌کنیم. شبیه پاتافور ترامپ که هم‌اکنون با آن دنیا را –البته به بدی- اداره می‌کند. بنابراین اصولا احمدی‌نژاد احتیاجی ندارد که رییس‌جمهور شود او همین حالا هم تفکر را هدایت می‌کند. اما نتیجه این ذهنیت چیست؟ دقیقا هیچ! یک روش زندگی است. هر نوع حاکمیتی تحت تاثیر پاتافورساز‌ها قرار می‌گیرد. به همین سادگی. با همین زیستن در پاتافور احمدی‌نژاد چه بسا اتفاقات دیگری هم در عرصه زیست سیاست ما بیفتد.