به گزارش سفرنیوز، مرکز پاتولوژی 'اسمیت بارتس' که در سال 1879 توسط شاه ادوارد افتتاح شده، با کشف داستان زندگی بقایایی از اندامهای انسانی موجود در این مرکز، دست به زنده کردن اسکلت مردگان این موزه زده است.
کارشناسان موزه پاتولوژی لندن با نمایش اسکلت مردگان در این موزه به بیبنندگان میآموزند که با کمک استخوانها به رازها و سبک زندگی و امور شخصی صاحبان آن در قرنهای گذشته پی ببرند.
کارشناسان انسان شناسی در این موزه معتقدند که حتی سالها پس از مرگ انسان بقایای انسانی به راحتی اسرار زندگی مردگان را فاش میکنند.
انگشتان زرد رنگ نشان دهنده عادت شخص به سیگار کشیدن است. کبودی در پایین پاها نشان از مشکلات درتعادل و یا مصرف الکل است.
همچنین آثار خالکوبی و نیز رنگ و شکل دندانها نیز میتوانند درباره میزان ثروت و دارایی و بخت و اقبال و خسارتها وحتی عشق و عواطف مردگان اطلاعات مهم و جالبی به ببینندگان بدهند.
"کارلا والنتین" یکی از تکنیسینهای پاتولوژی و شاغل در این مرکز نگهداری از ارگانهای بجا مانده از مردگان، هم اکنون در کار بازسازی زندگی و مرگ و میر براساس شواهد فیزیکی به جا مانده بربدن این مردگان، در این موزه فعالیت دارد.
وی که هم اکنون در حال آماده سازی خود برای ایفای نقش دستیار متصدی فنی موزه داری در موزه آسیب شناسی بارتس در مرکز لندن است، روزانه کار عجیب مراقبت از بیش از 5000 ارگان و بافتهای انسانی را برعهده دارد که در شیشهها و ظرفهای مخصوص در محفظههایی کاملا عاری از هوا در بیمارستان سنت بارتولومه نگهداری میشود.
اولین نمونه از بقایای انسانی در این مجموعه به دهه 1750 میلادی باز میگردد که در دهه 1970 در این موزه پذیرفته شده است. این نمونه به طور مشخص علایم روشنی از نقرس در انگشتان پا و نیز سوراخهایی در قسمت خارجی سر دارد.
از زمانی که او کار نگهداری از این آثار که مدتهای طولانی مورد غفلت قرار گرفتهاند برعهده گرفته، کوشیده است همه را در قفسهها سازماندهی کند و وظیفه خود میداند که داستان زندگی صاحبان این اندامها و ارگانهای به جا مانده از اجساد انسانی را بازسازی کند و درآنها روح بدمد.
والتنین 32 ساله دراین زمینه میگوید: مسئله تنها یک موضوع و بررسی علمی نیست بلکه یک مسئله انسانی است و درباره شناخت بهتر نحوه زندگی انسانهاست که پس این آثار و شیشهها و ظرفهای مخصوص حفظ شدهاند.
به گفته وی در یکی از بافتهای مربوط به قرن 18 به روشنی آثاری از نوعی سرطان بیضه قابل تشخیص است. این نخستین مورد از نمونههایی است که گزارش از نوعی سرطان مرتبط با زندگی صنعتی میدهد که با مرگی دردناک همراه است.
در این موزه همچنین جمجمه "جان بلینگهام" که به دلیل قتل "اسپنسر " نخست وزیر در سال 1812 به دار آویخته شده و درهمان زمان برای مطالعات پزشکی اختصاص داده شده بود، وجود دارد.
همچنین در قفسهای دیگر ظرفی حاوی فک یک پسر 14 ساله است که طبق خبرهای چاپ شده در روزنامههای بریتانیا در سال 1886 سرش در دستگاه پرس چاپ قرار گرفته و خرد شده بود به عنوان یادگاری از دوران سیاه تاریخ صنعت بریتانیا نگهداری میشود.
همچنین نمونههایی از روشهای اولیه رایج پزشکی برای بیحسی و بیهوشی است که با تکامل طب مدرن به نتایج و روشهای کنونی رسیده است. روشهایی همانند استفاده از یخ در بخشهایی از مغز در قسمت پیشانی و نیز یک معده متلاشی شده ناشی از عملیات بیهوشی در دوران ملکه ویکتوریا که در این موزه نگهداری میشود.
نمونههای جالب دیگر نیز شامل زخمهای به جا مانده بر پاهایی است که در یک ظرف شیشه ای کوچک نگهداری میشود و متعلق است به یک زن چینی که طبق قانون و سنتهای باستانی چینی، در زمینه کوچک نگاه داشتن پای زنان، ملزم بوده پاهایش را باند پیچی کند. همچنین کبد یک زن 52 ساله که در سال 1907 براثر پوشیدن لباس های بسیار تنگ، در ناحیه دنده دچار ضایعه شده بود.
دیگر ارگان های موجود در این موزه نیز به آسانی و در یک نگاه اجمالی و سریع میتواند تصویری از زندگی صاحبان این ارگانهای تاریخی بدهد. یک جفت دست که با دقت وظرافت با یک سیم بسته شده و متعلق به مردی مکانیک 59 ساله مبتلا به افسردگی حاد است که درحمام دست به خودکشی زد. انگشتان در این دستها، هنوز هم به انتهای سیمها چنگ زده باقی ماندهاند.
والنتین که روزهای متمادی به تنهایی با این قطعات انسانی سر میکند با علاقه بسیاری داستان زندگی این افراد را کشف و دنبال کرده و خصوصا مواردی که داستانهایشان به نحوی با هم قابل ارتباط است، برای او جذابیت بیشتری داشته است.
او میگوید:« بسیاری از این مردم شبیه به مردم اطراف خودم هستند . این مردم هم اکنون برای من بسیار آشناتر و قابل درکتر از مردم زندهای هستند که هر روز در خیابان یا در مترو با آنها سروکار دارم.»
مردم گاهی برای کسب اطلاعات دقیقتر درباره اطلاعات و احتمالاتشان درباره ارگانهای خاصی که تصور میکنند متعلق به یکی از افراد درگذشته خانوادهشان بوده به والنتین مراجعه میکنند . برخی علاقمند به دیدار از این ارگانها هستند که شامل انواع دست و پا و جنینهای مختلف است.
موزه آسیب شناسی "سنت بارتس" از جمله مراکز مورد استفاده در مدارس پزشکی بوده که برای یک قرن تمام شواهدی از انواع عوارض وبیماریها و نیز انواع درمان به روشهای اشتباه، در اختیار دانشجویان قرار میداده است. این مرکز به دلیل انتشار اخبار رسواکننده از جداسازی دهها ارگان انسانی از جنینهای مرده دریک بیمارستان بدون اطلاع و رضایت والدین و انتقال آنها به این مرکز سبب برانگیختن خشم عمومی شد و این امر به تعطیلی آن و تخریب برخی مجموعههای آن انجامید.
والنتین از دو سال پیش با هدف بازگشایی و سازماندهی دوباره این موزه کار خود را دراین موزه آغاز کرده است. درحال حاضر ارگانهای به جا مانده از 100 سال پیش در طبقهای جداگانه بدور از دسترس عموم مردم نگهداری میشود. این موزه به رغم آشفتگیهای کنونی همچنان برای تحقیقات پزشکی حیاتی است. این موزه برای علاقمندان به داستانهای پلیسی نیز بسیار جالب است. ازجمله برخی معتقدند صحنه و محل برخی از داستانهای "شرلوک هلمز"و"دکتر واتسون "هرچند که هیچ نامی ازا ین مرکز برده نشده، اما درواقع همین جا بودهاست.
چند هفته پیش نیز یک مرد امریکایی که از سر تا پا، شبیه به شرلوک هلمز لباس پوشیده بود، به دفتر والنتین آمد وی درگفتگو با او گفته بود که زندگی و تعامل با آدمهای زنده گاه میتواند بسیار عجیبتر از مدیریت یک جسد مرده باشد.